مرگ عاصف جلالی — هجونگار معروف افغان
هنرمند، هجونگار و مجری شناخته افغان عاصف جلالی 1 ژانویه در یکی از بیمارستانهای شهر کابل از سکته قلبی فوت کرد. در این باره ژورنالیست تاجیک فتحالدین زمان در صفحه فیسبوکی خوب خبر داده است.
او هر بار با عباره“ السلام و علیکم” روی صحنه برنامه آوازهدار“شبخند” تلویزیون“طلوع” برآمده، تا رو به رو شدن به دستگاههای ثبت با دلخواه شرکتکنندگان برنامه هر نوع بازیها و سخنپردازیها میکرد.
عاصف جلالیرا در تاجیکستان با یکی از لحظههای برنامه “شبخند” که همچون صحنه “هر چشمیست که چراغ 2010 واری”معروف است، میشناسند. باید گفت که مرحوم در این صحنه بیش از 5 دقیقهای با سخنبازی و سخنپردازی هنرمندانه دختر افغانرا از مادرش خواستگاری میکند و طول آن دقیقهها بازرس مالی و خود شرکتکنندگان برنامه لحظهای از خنده باز نمیایستند.
چون ما این صبح خبر ناخوشرا از صفحه ژورنالیست فتحالدین زمان شنیدیم، با ایشان صحبت کوتاهی انجام دادیم.
—فتحالدین زمان، مرحوم عاصف جلالیرا از کجا میشناسید؟
-محض رادیو BBC دری، تلویزیون ملی، “طلوع” و “آریانا” آشنایی منرا به هنر عالی هجونگاری او باز کرده است.
—شما شادروانرا از کی میشناسید و با کدام هنرش: هنرمندی، هجونگاری یا راویگی؟
— بیش از 7 سال است که من به دنیای طنز عاصف جلالی آشنا هستم. طنزنگاری و یا هجونگاری او در سینما و هنر در افغانستان به مانند یک اسطوره خیالی بود، در بازگو حقیقتهای پنهان زندگی قوم و ملتهای افغانستان زیر لباس طنز که دیگر هنرپیشگان و هجونگاران این قدرت روانی و مغزیرا نداشتند. هجویات کوتاهیرا عاید به امور دولتداری و مناسبت مردم با مردم، غلطها و خطاگیهای سیاستمدارانرا به طوری ابراز میداشت که اطرافیان لحظههای بیشمار میخندیدند. او مثلاً در یک صحنهاش عاید به یک صندلی میگفت که گوئیا تنها کسی در بالای آن نشستهاست و حاکمیترا قبضه کرده و هرگز سر نمیدهد و آن صندلی چوبی نقش راهنماییرا در حیات آن راهبر بازی میکند. و در نهایت این صندلی است که منصبدارانرا به سوی خود کشیده و دیوانه میکند و این صندلی جنایتکار اصلی است.
—اگر همچون انسان بگوییم، اورا چگونه میشناسید؟
-عاصف جلالی کسی بود که «انسانیت» در سینهاش صدا میزد با عظمت هجونگاریاش میلیانها نفر از مردمان خاک ظلمتنشین و جنگزده و غمزده افغانستان را شاد میساخت.
—او در کشور ما تا کدام اندازه شناخته شده بود؟
-در تاجیکستان او کم شناخته شده بود، زیرا تا حال یگان نقش و مضحکههای او تا حال به تلویزیون و رادیوهای ما راه نیافته و شاید اندک مردم به قدرت و توان او در جامعه هنری و فکری تاجیکستان توجه کرده باشند. عاصف جلالی کسی بود که «انسانیت» در سینهاش صدا میزد با عظمت هجونگاریاش میلیونها نفر از مردمان خاک ظلمتنشین و جنگزده و غمزده افغانستانرا شاد میساخت.
—عاصف جلالی یگان خصوصیتی داشت که تنها خاص خودش باشد، یعنی در دیگر هنرمندان و هجونگاران و راویان دیده نشود؟
-یکی از خصوصیتهایش این بود که با چندین زبان رایج افغانستان تسلط داشت، یعنی فارسی، ازبکی، پشتو، اردو، تاجیکی و حتی انگلیسی. از سرعت، لحن کلام و سخنرانی خیلی سریع و همزمان آهنگ آواز خودرا کودکانه، انسان سالمند، لهجه ازبکی و هزاره و پشتو و تاجیک و و غیره مضافاتهارا خوب اجرا میکرد.
مصاحب
حفیظالله طاهری
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ