پول بهتر است یا عشق؟
از نظر مریخیها پول، حلال تمام مشکلات است. وقتی کریس و پام فقیر بودند و برای تامین امرار معاش زحمت میکشیدند،کریس به درد دل همسرش گوش میداد و با او همفکری میکرد و میکوشید تا پول بیشتری بدست آورد و از همین رو، همسرش ناراحت نمیشد. پاد احساس کرد که شوهرش واقعا به او توجه دارد. اما هنگامی که وضع مالی آنها بهتر شد، پام گهگاهی دچار آشفتگی میشد؛ کریس نمیتوانست بفهمد که او چرا هنوز ناراحت است. کریس چنین تصور میکرد که چون پولدار شدهاند همسرش باید همیشه خوشحال باشد. پام گمان میکرد که کریس دیگر به او توجه ندارد. کریس متوجه این موضوع نشد که پول نمیتواند مانع ناراحتی و آشفتگی همسرش شود. وقت موج پام فرو مینشست، با هم جروبحث و مشاجره داشتند چون کریس عصبانیت و ناراحتی همسرش را بیمورد و نابجا تلقی میکرد. عجیب اینجاست که هرچه آنها پول دارتر شدند، جرو بحث و دعوای آنها نیز بیشتر میشد. وقتی آنها فقیر بودند، عامل اصلی ناراحتی همسرش، پول بود. اما هنگامی که از نظر مالی مشکلی نداشتند و تامین بودند، همسرش توجه خود را بیشتر بر روی کمبودهای عاطفی متمرکز میکرد. این جریان طبیعی، عادی و قابل پیش بینی است.
به یاد میآورم که در مقالهای چنین نوشته شده بود: «یک زن پولدار را فقط یک روانپزشک پولدار می تواند به آرامش برساند.» وقتی زن به اندازه کافی پول در اختیار دارد، مردم و بهویژه شوهرش ناراحتی و اوقات تلخی او را به هیچوجه نمیپذیرد. او اجازه ندارد که همانند موج باشد و گهگاهی فروکش کند. همچنین مجاز نیست که احساساتش را کشف کند و در هر یک از جنبههای زندگیاش احساس نیاز بیشتری نماید. از زنی که پولدار است چنین انتظار میرود که در تمامی لحظات خشنود و خرسند باشد، زیرا اگر او در زندگی از آن ثروت فراوان برخوردار نبود، وضع زندگیاش بسیار دشوارتر میشد. چنین انتظاری، هم غیرقابل اجرا و هم نامحترمانه است. بدون توجه به ثروت و دارایی، مقام و جایگاه، امتیازات یا شرایط، زن مجاز است که ناراحت شود. کریس وقتی دریافت که می تواند موجب خوشحالی همسرش شود، روحیهاش بهتر شد. او به یاد آورد که وقتی وضع مالی خوبی نداشتند، به احساسات همسرش احترام میگذاشت و حالا هم پولدار شدهاند، میتواند دوباره همین کار را انجام دهد. او به جای آنکه احساس ناامیدی کند، فهمید که چگونه از همسرش حمایت کند. او صرفا تحت تاثیر این تفکر قرار گرفته بود که پول میبایست همسرش شاد و خرسند نگه دارد، در صورتی که واقعا توجه و درک او (مهمترین) منبع رضایت و خرسندی همسرش به شمار میرفت.
اگر از ناراحتشدن زن جلوگیری شود، مواقعی پیش میآید که او به راستی نمیتواند شاد شود، نیازمند آن است که به درون چاه خویش فرو رود تا در آن جا احساسات و عواطف خویش را تخلیه، بهبود و تصفیه نماید. این جریان طبیعی و بدون اشکال است. اگر قرار است که به احساسات مثبت عشق و شادی و اعتماد و حقشناسی دست یابیم، ناگزیریم که گاهی احساساتی چون خشم و اندوه و ترس و غم را حس کنیم. وقتی زن به درون چاه خود فرو میرود، در آن زمان میتواند احساسات منفی خویش را به بهبود ببخشد. مرد نیز هنگامی که میخواهد به احساسات مثبت و خویشاوند دست یابد، باید با احساسات منفی روبهرو شود. وقتی مرد به درون غار خویش فرو میرود، در آن زمان میتواند احساسات منفی خویش را درک میکند.
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ