روابط ایران-تاجیکستان پس از مرگ کریماف
خبرگزاری فارس- «سید محمد علوی زاده»؛ طی یکدهۀ اخیر هر چند با اتخاذ رویکرد «نگاه به شرق» بهعنوان محور سیاست خارجی ایران در دولت نهم و دهم انتظار میرفت که توجه به منطقه آسیای مرکزی نیز افزایش یافته و پیوندها میان تهران و این منطقه تحکیم و تثبیت شود، اما آنچه در عمل رخ داد، عکس این روند بود و آسیای مرکزی هیچگاه از وزن و اهمیت لازم در سیاست خارجی کشورمان برخودار نشد.
فراز و نشیب در روابط 2 کشور در سطح بینالملل، رویدادی منطقی و با قابلیت پیشبینی نسبی محسوب میگردد و روش فهم رفتاری دولتهای دارای روابط نیز در این چارچوب، چه در عرصه تئوری و چه در عرصه عملیاتی، چارچوبمند و قانونپذیر است. منتها همواره استثنائاتی نیز در این میان وجود داشته و دارد که شرایط فعلی همکاری میان تهران-دوشنبه را در این قالب میتوان تحلیل کرد.
فرودی که اکنون در سطح همکاری و ارتباط ایران و تاجیکستان به مدیریت دولت دوشنبه در حال انجام است، به لحاظ عرفی، خارج از منطق حاکم بر روابط بینالملل بوده و بایستی پاسخی متناسب و درخور نیز داشته باشد.
این رفتار دوشنبه در حالیست که ایران طی 2 دهه اخیر برنامه منسجمی با تنها کشور غیر ترکزبان منطقه یعنی تاجیکستان داشته و بیش از هر کشوری، بر روی روابط با این کشور سرمایهگذاری کرده است.
در عین حال، چنانچه با رویکردی نتیجهگرایانه به دستآوردهای این همکاری طی 2 دهه گذشته نگاهی افکنیم، شرایط فعلی، وضعیتی تأسفبار را نشان میدهد. ایران که طی سالهای گذشته در بازی جلب نظر و همکاری تاجیکستان، گزینهها و فرصتهای خود در آسیای مرکزی را با اولویت افزایش سطح روابط، در سبد سیاست دوشنبه گذاشته اکنون نه تنها حمایت و همراهی این کشور را بهمراه ندارد، بلکه تیرگی روابط پردامنه با ازبکستان را نیز نصیب خود کرده است.
تاشکند که طی یکدهه گذشته، تنشهایی را با تاجیکستان داشته است، تهران را همواره حامی دوشنبه میدانست و بر همین اساس هر روز بر فاصله خود با سیاستهای منطقهای ایران افزود.
اکنون که امیدواریهایی هرچند ضعیف از ازبکستان پس از «اسلام کریماف» حتی در میان تاجیکان نیز پیدا شده است، جمهوری اسلامی ایران نیز بایستی با تغییر برخی مواضع، ضمن مقابلهگری دیپلماسیمآبانه با رفتار دولت تاجیکستان، بار دیگر به بهبود روابط با تاشکند بعنوان کشوری که دارای نقشی محوری در این منطقه استراتژیک است، اقدام کند و دست از حمایتهایی که در گذشته از مواضع دوشنبه در موارد اختلافش با این کشور داشت، بردارد.
مواضع ایران در موارد اختلاف تاجیکستان-ازبکستان
از حدود 25 سال پیش یعنی همزمان با اعلام استقلال کشورهای پساشوروی، همواره اخباری مربوط به اختلافات میان 2 کشور ازبکستان و تاجیکستان موضوع ثابت اخبار منطقه بوده است. در ادامه برخی از مهمترین موارد اختلاف مورد بررسی قرار گرفته است.
از حدود یک دهه قبل و پس از جدیتر شدن تلاش کشورهای بالادستی آب در خصوص احداث نیروگاه راغون در تاجیکستان و «قمبرآته» در قرقیزستان، ازبکستان از راههای متفاوت تلاش میکند تا بر سر راه ساخت نیروگاههای مذکور مانعتراشی کند و برای پیشبرد سیاست خود نیز، بهانههای مختلفی مثل تهدیدات زیست محیطی و یا قرارگرفتن این نیروگاه بر روی گسل زلزله و تهدید جان مردمان این منطقه را مطرح کرده است. همچنین مقامهای ازبک ادعا میکنند که دوشنبه با احداث این نیروگاهها آب منطقه را به انحصار خود درمیآورد.
در سالهای اوج این تنش که کریماف، تاجیکستان را تهدید به جنگ کرد، مقامات تصمیمگیرنده جمهوری اسلامی ایران، با حمایتی تمام قد در سال 1390 بصورت نمادین نیروگاه راغون را راهاندازی و به دوشنبه قول دادند علیرغم محدودیتها و برخی تهدیدات، این پروژه عظیم منطقهای را به اتمام خواهند رساند.
در آن مقطع، تاجیکستان تنها کشور منطقه آسیای مرکزی بود که با ایران روابط نظامی برقرار کرده بود. این نوع همکاری بر تبادل دائمی هیاتها و رایزنی در خصوص مشکلات امنیتی مبتنی بود و تنها کاردار نظامی ایران در منطقه در دوشنبه قرار داشت. علیرغم این که طرفین همواره تأکید داشتند که همکاریهای نظامی آنها هیچ کشور ثالثی را تهدید نمیکند منتها، تاشکند از این نوع روابط، بسیار خشمگین بود.
البته مواردی که ازبکستان همواره مطرح میکرد، نه موضوعات چرایی همکاری نظامی و نزدیک ایران و تاجیکستان، بلکه؛ انتقاد از تهران در کمک به ساخت نیروگاه راغون بود که هر روز بر دوری 2 کشور از یکدیگر دامن میزد.
به گفته برخی کارشناسان، ایران در آن مقطع حتی مایل بود پایگاهی نظامی در تاجیکستان ایجاد کند تا به میزان قابل توجهی از تأثیر عملیات نیروهای بینالمللی در افغانستان بکاهد. این فرضیه تا جایی پیشرفت که تهران حتی وامهایی برای رفع نیازهای ارتش این کشور و خرید تجهیزات نظامی و ارتباطی در اختیار دوشنبه قرار داد و آمادگی کمک و ارائه خدمات پزشکی به نظامیان و اعزام مشاوران نظامی به منظور آموزش سربازان این کشور با هزینه خود را هم داشت.
ایرانیها همچنین آمادگی خود را برای بازسازی فرودگاه نظامی عینی در نزدیکی دوشنبه نیز اعلام کرده بودند.
همه این موارد در نهایت باعث شده بود، روابط ایران با تنها کشور غیر ترکزبان منطقه یعنی تاجیکستان، در سایه احساس ناامنی و دوری دیگر کشورهای منطقه آسیای مرکزی افزایش یابد، درحالیکه دستگاه دیپلماسی برنامهای برای توسعه روابط با دیگر کشورهای منطقه نداشت.
خدمات تاجیکستان به ایران
در ازای همراهی و کمک تهران به دوشنبه، طرف تاجیکی نیز در طول سالهای گذشته برخی تعهدات در قبال ایران را در دستور کار داشت.
— طرح خط لوله انتقال آب از دریاچه سریز تاجیکستان به ایران
این طرح که از سالها پیش مطرح بوده برای اولینبار در سال 2007 میلادی در سفر رییس جمهوری وقت ایران به تاجیکستان مطرح و اولین سند در آن زمان به امضا رسید.
در آن مقطع از جزئیات این همکاری خبری منتشر نشد تا اینکه، اولین جزئیات این طرح اواخر ماه می سال 2012 در جلسه دهم کمیسیون دولتی اقتصاد و تجارت 2 کشور آشکار شد و سند انتقال آب دریاچه سریز تاجیکستان به «خراسان» در ایران عملا به جریان افتاد.
ایران پیشنهاد کرد که درقبال انتقال آب این دریاچه به این کشور نفت، گاز و یا پول پرداخت کند و برهمین اساس تهران متعهد شد یک لوله آب در مسیر 600 کیلومتری از «بدخشان» تاجیکستان تا خراسان نصب نماید.
براساس آن قرارداد بایستی تا شروع سال 2013 روزانه یک میلیارد متر مکعب آب آشامیدنی به ایران منتقل میشد که این امر تا امروز محقق نشده است.
— از جمله دیگر جاذبههای تاجیکستان برای ایران منهای تعلقات گسترده فرهنگی و تمدنی مشترک، میادین غنی اورانیوم این کشور بود که براساس آمار مختلف، بین 14 تا 40 درصد ذخایر اورانیوم جهان را تشکیل میدهند.
در مقطعی که موضوع کمبود اورانیوم جهت توسعه استفاده از انرژی هستهای از اولویتهای سیاست خارجی ایران بود، همکاری با تاجیکستان در این زمنیه میتوانست، تاحدودی مشکلات موجود را مرتفع نماید.
— تاجیکستان در طول سالهای گذشته، برخلاف سایر کشورهای آسیای مرکزی که موضع خود را در مورد برنامه هستهای بهطور علنی اعلام نکردهاند، موضع خود را بهطور علنی در زمان سفر سال 2012 «امامعلی رحمان» به تهران اعلام و تأکید کرد که دوشنبه به عنوان متحد راهبردی ایران از برنامه هستهای صلح آمیز آن در تمامی مراحل حمایت میکند. این موضوع شاید یکی از مهمترین دلایل نزدیکی میان 2 کشور در برخی سالها تلقی میشد.
فاصلهگیری تاجیکستان از ایران در سایه سکوت تهران
از سال 2014، رفته رفته روابط تهران-دوشنبه وارد فاز تازهای شد. بطوریکه مسئله ضدیت با ایران و ایرانی، بر فضای سیاسی و حتی اجتماعی کشور تاجیکستان سایه انداخت.
بسیاری از صاحبنظران در نگاه کلان، نفوذ نرم جریان موسوم به سلفیت را در تحلیلی تئوریمحور به عنوان فرضیه گرفتند. گروهی دیگر نیز، بیبرنامگی ایران در منطقه آسیای مرکزی را دلیلی بر این رفتار دوشنبه اعلام کردند و برخی هم، بر تأثیرات لابی سعودی-غربی در موضوع ایرانهراسی اشاره میکنند.
مهمترین اقدامات تنشآفرین تاجیکستان در طی 2 سال گذشته
— تعطیلی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان که به عنوان تنها حزب اسلامی فعال در منطقه آسیای مرکزی، خدمات بسیاری در بازیابی صلح تاجیکان داشت.
— اتهامزنی به مقامات ایرانی در حمایت از موضوع افزایش تروریسم در تاجیکستان
— ایجاد محدودیت در فعالیت و نقشآفرینی مسلمانان و انجام اقدامات ضد دینی
— تعطیلی مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران همچون نمایندگی کمیته امداد امام خمینی (ره)
— احضار سفیر جمهوری اسلامی ایران به بهانه حمایت از تروریسم
— اتهامزنی به ایران در موضوع کمک به مخالفان مسلح و اپوزیسیون
— تلاش برای تعطیلی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
— لغو اعطای تسهیلات فرودگاهی به مسافران ایرانی
— نزدیکی به عربستان و امضا قرارداد امنیتی با ریاض
مجموع این رفتارها که تاحدود بسیاری، عملی یکجانبه از سوی مقامات تاجیک مینماید، اکنون موجب شده است ایران علاوه بر اینکه بسیاری از ظرفیتهای توسعهای با سایر کشورهای این منطقه را نیز از دست داده، متحد همزبان و نزدیک خود را هم در آغوش رقیب سنتی منطقه یعنی عربستان ببیند.
البته در این میان، ضعف برنامهای جمهوری اسلامی ایران نیز کاملا مشهود است.
حقیقت این است که طی یکدهۀ اخیر هر چند با اتخاذ رویکرد «نگاه به شرق» بهعنوان محور سیاست خارجی ایران در دولت نهم و دهم انتظار میرفت که توجه به منطقه آسیای مرکزی نیز افزایش یافته و پیوندها میان تهران و این منطقه تحکیم و تثبیت شود، اما آنچه در عمل رخ داد، عکس این روند بود و آسیای مرکزی هیچگاه از وزن و اهمیت لازم در سیاست خارجی کشورمان برخودار نشد.
در مورد آسیای مرکزی و بهطورکلی حوزه همسایگان شمالی نیز به سبب برقراری رابطهای ویژه میان ایران و روسیه، میتوان گفت که اولویتهای تهران با در نظر گرفتن ملاحظات «مسکو» تدوین میشود.
البته وضع تحریمها علیه ایران از سوی غرب، فضای مانور و عمل تهران در منطقه آسیای مرکزی را نیز محدود ساخته بود اما در فضای فعلی هم که در تئوری و کلام این محدودیتها تاحدودی مرتفع شده است، بازهم شاهد تغییری در روند نگاه به این منطقه نیستیم.
به هر ترتیب، به عنوان گامهای اول برای اصلاح شرایط موجود، شاید تغییرات هرچند سطحی در نوع سیاست خارجی ازبکستان پس از کریماف، فرصت مناسبی باشد تا ایران ضمن دست برداشتن از حمایت دوشنبه در موارد اختلافانگیز این کشور با کشورهای همسایه همچون مسئله نیروگاه راغون، به حل و فصل منطقی و با برنامه سایر مشکلات موجود با تاشکند پرداخته و بتواند این کشور را که در حوزه سیاسی و اقتصادی مهمترین کشور آسیای مرکزی محسوب میگردد را به همکاری با ایران جلب نماید.
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ