من آریاییام
پیداست، که سخن صمیمی و گیرا در عملی نمودن نشاندادهای اساسگذار صلح و وحدت ملی پیشوای ملت پریزدنت جمهوری تاجیکستان محترم امامعلی رحمان در راه خودنیگری و به خودآگاهی رسیدن مردم، جایگاه خاصه دارد. محترم امامعلی رحمان، که خود فاضل سخنشناس و سخنآفر میباشند، به پاس سخن سره و پاک سخنگستران فرهیختهرا همواره گرامی و ارج میدارند. از سکه زدن بر روی اسعار ملی با چهرههای نمایان علم و ادب، چون ابوعبدالله رودکی، ابوعلی ابن سینا، میر سید علی همدانی، صدرالدین عینی، باباجان غفوراف، میرزا تورسونزاده، تا نامگذاری مرکزهای مأموری شهرها و نواحی و دهات کشور به عنوان سخنوران گذشته و همزمانان، آوردن پیکر زندهیاد ساتم الغزاده از مسکو و تدفین شایستة او در پایتخت کشور، از هجرت آمریکا به وطن بازگرداندن شاعر توانا بازار صابر و مانند آن صدها اقدامات نیک آن کس، گویای فرهنگآوری و پاسداشت ادبیات هزارسالهمان میباشد. به پاس صلحآوری، ازنوسازی کشور و نشان داده توانستن جایگاه تاجیکان در جامعة جهانی، شاعران تاجیکستان و فارسیگویان برونمرزی به ابرمرد تاریخ نوین سرزمین تاجیکان، محترم امامعلی رحمان، ستایشهای ارزنده سرودهاند. ما در این فرصت خواستهایم، که دیدار خوانندگان گرانمایهرا به گفتارهای یکی از چهرههای ماندگار جهان سخنگستری فارسیزبانان، صاحب شعر آوازمند «من آریاییام»، مسعود سپند، جلب نماییم
استاد مسعود سپند سال 1943 در بیرجند ایران دیده به روی گیتی گشاده، بزرگشدة شهر مشهد آن کشور است. مسعود سپند پس از استقرار حکومت اسلامی، چون بزرگان دیگر ایران، به سان نادر نادرپور، آقا بزرگ علوی، سیاووش کسرایی و صدها اندیشهپیشگان دیگر، از میهن خارج شده، کشورهای اروپا و آمریکا، (از جمله او کلیفارنیای آمریکا)را زیستگاه گزیدهاند. شاعر چیرهسخن اینک بار دهم است که با دعوت پیشوای ملت پریزدنت جمهوری تاجیکستان محترم امامعلی رحمان، به کشور ما تشریف آورده، در جشنهای ملی و دولتی اشتراک کردهاند. حالا چندی است به گفتة خودشان، در میهن دوم خویش میباشند
عشق مسعود سپند به میهن و ایرانیتباران پای کارهای ایجادی اوست. این عشق اورا به کارهای فرهنگی میکشاند، که آفریدههایش ایرانیان و تاجیکان زیادیرا با گرایشهای گوناگون فکری به خود جلب میکند.
کار دیگر ایجادی استاد مسعود سپند همکاری در انتشار مجلة «خاوران» در کلیفورنیا است که بیش از 4 سال به این طرف آنرا ادامه میبخشد
کار بزرگ دیگری، که استاد پیش میبرد، تهیه و پخش برنامة تلویزیونی است که با ماهواره پخش گشته، ایرانیتباران جهانرا با همدیگر آشنا میکند. یکی از کتابهای استاد «بوی جوی مولیان» عنوان داشته، دانشیان آنرا سفرنامة او به تاجیکستان دانستهاند. در این کتاب شاعر برداشتهای خودرا از دید یک شخص دور از میهن، که به کشور همدلان و همزباناناش تاجیکستان آمده، گمکردههای خودرا بازمییابد، به قلم آورده است. در یک حالنامة او آمده است، که «برای مسعود سپند تنها مشهدی، تهرانی، تبریزی و غیره ایرانی نیستند. او تاجیکان، افغانها و کل فارسیزبانانرا مخاطب قرار میدهد»
اگر گفته شود، که آفریدههای مسعود سپند، به سان ایجادیات استاد ابوالقاسم لاهوتی سراسر به موضوع میهن بخشیده شدهاند، اشتباه نخواهیم کرد. استاد سپندرا معشوقهاش وطن است، دینش ایران است، درد و غم و خیال و جسم و جان در غربت افتادهاش وطن است
هنگام پیش چشم آوردن آفریدههای شاعر میهنسرا، نماد و تشبیهات بیشماریرا در بازتاب وطن میتوان مشاهده کرد، که تازه و ناب و دستنخوردهاند و در آن سرایشها به زبانزدههای توصیفی راه داده نشده است. استاد آشفتگیهای میهنرا با عبارههای «سوگ تاجها و عزای ستارهها»، «بازیچة تازیان شدن فرهنگ سترگ پارسیان»، به گونة « فرهنگ سترگت شده بازیچة تازیان، آن پارسی ناب شکر اندر شکرت کو؟»، «چه بلایی به سر باغ آمد»، «دریای پارس بودی و شدی خلیج فارس، اینک شدی خلیج عرب» و مانند آن بازگو نموده است. از جمله در شعر «چه بلایی به سر باغ آمد» فرموده است
چه بلایی به سر باغ آمد
که نه برگش سرسبز
نه گلش شاداب است
سر آن شاخه، که یک روز قناری میخواند
زیر آن بته، که قُمری میزیست
شیون بوم و کولاغ است امروز
باغ…..
از درد
چه داغ است امروز.
خوشههای شعر مسعود سپند در خرمن ادبیات فارس-تاجیک چشمگیر بوده، سرودة آوازهمند «من آریاییام» چنان تواناست، که به دل هر یک میهنپرست تاجیک و ایرانی رخنه کرده است
پیوند من با میهن من ناگسستنیست
من آریاییام!
هفتة گذشته با اهتمام انجمن تاجیکان و فارسیزبانان جهان «پیوند»، استاد مسعود سپند به شهر کولاب تشریف آورد. هنگام وارد شدن شاعر به تالار کلان دانشگاه دولتی کولاب به نام ابوعبدالله رودکی، از بلندگویک ترانة «من آریاییام» با آواز ترانهسرای آوازمند، خانم مریم جلالی (آهنگساز شوهرشان مجید خستوان و ویراستار پسرشان امیر خستوان) صدا داد و حاضرین همه به پا برخاسته، تشریفآوری مهمانرا با کفکوبیهای پرموج پیشواز گرفتند. در این همایش رئیس شهر کولاب، عضو مجلس ملی، مجلس عالی جمهوری تاجیکستان، خیرالله امانالله، رکتور دانشگاه دولتی کولاب به نام ابوعبدالله رودکی، پروفسور عبدالله حبیبالله، شاعر خلقی تاجیکستان حقنظر غایب و دیگر ایجادگران شناخته اشتراک داشتند
مسعود سپند با دانشیان و فرهنگیان صحبت جالبی داشت، که محتوایش بیشتر عبارت از سپاس صمیمی به پریزدنت جمهوری تاجیکستان، محترم امامعلی رحمان بود. ما در این جا چند اقتباس از گفتههای مسعود سپندرا میآوریم، که نهایت صمیمی بوده، گویا و رسا و طرز بیان ناب داشتند: «این ابرمرد بزرگ در این مرز و بوم کشور باستانی آریانارا دوباره زنده کرده است»، «با باوری پره اظهار میدارم، که چنین سروررا خداوند به کشورهای دیگر، مثلاً به کشورهای خاور میانه به پاداش نداده است»، «من بیش از ده بار به تاجیکستان آمدهام و هر بار که میآیم آبادی و سازندگی این مرز و بومرا بیشتر از پیش میبینم و از این سرعت رشد و پیشرویها در حیرت میمانم»، «ما همه آریاییتباران در نزد این شخصیت تاریخی وامدار میباشیم. آن کس جشن مقدس آریاییتباران نوروزرا جهانی کرد. پیامد تلاشهای این ابرمرد بود، درود به او، که امسال حتی پریزدنت ایالات متحدة آمریکا باراک اوباما در قصر سفید دستورخوان «هفتسین» بگسترد. «من وطن ندارم، وطنمرا از دست دادهام، وطن من تاجیکستان است. من عاشق تاجیکستانم»، «شما مردم خوشبختید، که رئیس جمهوری چون امامعلی رحمان دارید. او رئیس جمهور من هم هست. قدرشرا بدانید. امنیتی که این نابغه برای شما فراهم آورده است، در هیچ کجای دنیا نیست، حتی در ایالات متحدة آمریکا دیده نمیشود. من بیگاهی جرأت نمیکنم در کوچههای سن فرونسیسکو بگردم، اما در دوشنبه آزادانه سیر میکنم و کسی به من کاری ندارد»، «شعر «من آریاییام» در تاجیکستان نوشته شده است، در ایران یا آمریکا نوشته نشده است. این شعررا من به ابرمرد جهان ایرانیتباران، به محترم امامعلی رحمان بخشیدهام»، «خرد و هنر دولتداری آن کس است، که شما در یک کشور آزاد زندگی دارید و سیاستش دهری و دنیوی است و به تعسب و خرافاتگرايي راه داده نمیشود. از این سپاسگزار باید بود. شما باید فریب هیچ کسرا نخورید
به گفتههای این شاعر شیفتة راستین میهن، که گام در جای پای سخنسرایان میهنسرا، چون ایرج میرزا، میرزاده عشقی، عارف قزوینی، رهی معییری، احمد شاملو، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث و دیگران گذاشته است، همین نکتهرا میخواهم بازگو نمایم، که پیشوای ملت، پریزدنت جمهوری تاجیکستان، محترم امامعلی رحمان در آن روزگاری، که بینش مردم مارا به تمدن آریایی و شناخت گذشتة فراتاریخیمان روانه ساخت، جامعة جهانیرا آگاه ساخت، که فرهنگ و اندیشههای ما بر پای گذشتههای دورمان استوار است و تاجیکستان ما دولت دنیوی و دهری میباشد. با دلپُری میتوان گفت، که امروز تمدن آریایی دوشنبهرا مرکز اختیار کرده است و استاد مسعود سپند شایسته است، که تاجیکستانرا وطن خود بگمارد
زندهیاد محمد عاصمی، سابق پریزدنت آکادمی علمهای تاجیکستان، شعر زیبایی در توصیف استاد مسعود سپند سروده بود، که از آن چنین سطرهای مهرآفریرا میتوان دریافت
تو ز سلالة بو مسلم خراسانی
تو برکشیدة یعقوب لیث سامانی
سمند سرکش اندیشههای خیامی،
سپند آتش فردوسی خراسانی
سپاس بر تو سپندا، سپاسی از دل و جان
به پای تو ریزم، که جان و جانانی
ظفر میرزایان
نماینده انجمن پیوند در منطقه کولاب
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ