سالي اميدوارکننده براي ادبيات ايران
مريم حسينيان معتقد است سال ۹۵ سالي اميدوارکننده در ادبيات ايران بود
اين داستاننويس درباره ارزيابي خود از وضعيت ادبيات و کتاب در سالي که گذشت اظهار کرد: در اين سال علاقهمندان به ادبيات در بخشهاي مختلف شعر، داستان ايراني و ادبيات جهان، ميتوانستند قلاب ماهيگيري خود را به دريا بيندازند و به اندازه قلاب خود چند عنوان کتاب خوب شکار کنند
او با بيان اينکه ارزيابياش از ادبيات سال گذشته مثبت است، افزود: سال گذشته به لحاظ تأمين سلايق مختلف با توجه به عناوين و موضوعات مختلف که در زمينه کتاب وجود داشت سال موفقي بود. کتابهاي پرفروش و مطرح در انحصار چند ناشر خاص و حرفهاي نبود و فکر ميکنم سال خوبي براي ناشران نيز بود؛ البته ناشراني که به دنبال چاپ کتاب خوب بودند نه پوشش بازار و تأمين سليقه مخاطب عام
حسينيان درباره اينکه تعداد عنوانهاي بسيار در بازار کتاب تأثيري بر کيفيت ادبيات و کتابها داشته است يا خير، اظهار کرد: انحصاري کردن و محدود بودن را نشانه رشد و فرهيختگي نميدانم. به نظرم در هر زمينه هنر شامل سينما و ادبيات و… عنوانهاي گسترده و در دسترس بودن، ميتواند براي مخاطب مفيد باشد
او با بيان اين که مخاطب حرفهاي وضعيت روشني دارد گفت: مخاطب حرفهاي ميداند که پاي خود را کجا بگذارد، از کدام يک از ناشران خريد کند، حتي اسم مترجمها و نويسندهها را هم در ليست خود دارد؛ مثلا ميداند اگر از فلان مترجم کتابي بخواند حتما کتاب قابل تأملي است زيرا انتخابهاي اين مترجم، انتخابهاي خوبي هستند
اين نويسنده يادآور شد: بايد به رفتارهاي غيرحرفهاي ناشران، نويسندگان و مترجمان توجه بيشتري کرد. ما در سال گذشته شاهد رفتارهاي غيرحرفهاي برخي از ناشران بوديم؛ تخريبهاي بيمورد و چاپ همزمان کتابهايي با عناوين مشترک که به صرف رقابت بين ناشران صورت ميگرفت. اين کارها محکوم به شکست است و مسلما ناشر، نويسنده و مترجمي که وارد اين بازيها ميشود آدمي خشمگين و عصباني است
او درباره اينکه آيا تبليغات رسانهها در سال ۹۵ درباره کتاب کم بوده يا خير، گفت: طبيعي است ناشراني که حرفهاي کار ميکنند بيشتر مورد توجه رسانهها قرار گيرند. اينکه بگوييم چرا کسي که رزومه بهتري دارد مورد توجه قرار ميگيرد ظلم به حرفهايهاست. رسانهها و منتقدان حرفهاي، اندازه و گستره محدودي دارند و طبيعتا کارهاي قابل تأملتر را انتخاب ميکنند يا آثاري که اطمينان بيشتري به آنهاست، مثلا فلان مترجم کار خود را بهتر انجام ميدهد يا فلان ناشر دقت بيشتري در کارهايش به خرج ميدهد. کساني که تازه وارد فضاي نشر ميشوند ممکن است با پيشفرضهايي که داشتهاند، مقايسههايي انجام بدهند و بحث ناهمواري و نامتعادل بودن را مطرح کنند. گله کردن از رسانهها و انگشت اتهام گرفتن به سمت اين و آن جوابگو نيست
مريم حسينيان افزود: در سالهاي اخير شاهد رشد عجيب و غريب فضاي مجازي و تأثير شگفتانگيز آن بودهايم. هر کاربر در شبکههاي اجتماعي يک رسانه است و معرفيهايي که توسط اين کاربران صورت ميگيرد بدون محدوديت و کاملا سليقهاي است که گاهي اوقات بر روي فروش کتابها تأثير داشته است
او خاطرنشان کرد: خيلي از کتابها بدون معرفي، فروش خوبي داشتند. البته بخشي از معرفي کتابها، تبليغ دهان به دهان و شفاهي است و کتاب خوب در هر زمينهاي، ترجمه، شعر، داستان ايراني و خارجي، به اين شکل نيز تبليغ و معرفي ميشود که در کشور ما هنوز کارايي دارد
حسينيان درباره بهترين و بدترين خبري که در حوزه ادبيات و کتاب در سال ۹۵ شنيده است گفت: من اين سوال را بيشتر به ساير حوزهها تعميم ميدهم. ضايعه از دست دادن عباس کيارستمي اتفاق بسيار ناگواري بود؛ من او را شاعر سينماي ايران ميدانم. درگذشت داوود رشيدي و… . يکي از حوادثي که همه ما را تحت تأثير خود قرار داد، فروريختن ساختمان پلاسکو بود که فکر ميکنم بعدها تأثير خود را بر بدنه ادبيات ما نشان بدهد. وضعيتي که هموطنان ما در خوزستان گرفتارش بودند، چيزي نبود که به راحتي بتوان از آن عبور کرد. از مسائل بد ديگر، بداخلاقيهاي سياسي است که در کشور ما وجود دارد و آزاردهنده است. اما خبر عجيب امسال انتخابات آمريکا بود که مدتي ذهن همه را مشغول خود کرد
او با بيان اينکه سال ۹۵، سال شاديهاي کوچک بود گفت: اتفاق بزرگ و خوشحالکنندهاي جز گرفتن جايزه اسکار توسط اصغر فرهادي رخ نداد. جايزه او يک شادي بعد از حوادث تلخي بود که رخ داد. اگر اتفاقات خوب و بد را در کفه ترازو بگذاريم از دسترفتهها و اندوه ما در سال ۹۵ سنگينتر از شاديهايمان بودند. فکر ميکنم در سال ۹۵ دلايل زيادي وجود داشت که جزو کشورهاي غمگين جهان باشيم
اين نويسنده در ادامه کتابهايي را براي مطالعه پيشنهاد کرد: داستانهاي ايراني که نشر چشمه منتشر کرده است؛ رمان «جلبک» از کتايون سنگستاني که از اولينهاي قابل تأمل بود و «تو به اصفهان بازخواهي گشت» نوشته مصطفي انصافي. آثاري که به تازگي از نويسنده پيشکسوت رضا جولايي منتشر شده است. «جنايت جردن» از عليرضا محمودي ايرانمهر که به نظرم در شکلگيري ژانر پليسي در ادبيات ايران قدم خوبي است، و اميدوارم اين قدم و حرکت مثبت تقويت شود و ادامه يابد. «دشت مشوش» (بازخواني پرونده بيجه قاتل کودکان پاکدشت) نوشته عليرضا رحيمينژاد که بازخواني يک پرونده جنجالي است. در ترجمه نيز کتاب «اتاق قرمز» از ادو گاوارانپو با ترجمه محمود گودرزي و «سفر زمستاني» و «آنته کريستا» از املي نوتومب
او در پايان گفت: نو شدن هر فصلي فرصتي است براي تمام دوستداران ادبيات و کمي نشستن و دور شدن از هياهوي زندگي روزانه. تغيير فصل براي روح هر آدمي و براي کساني که اهل مطالعه هستند و يا مينويسند مبارک است. اميدوارم قدمهاي مثبت و بلندي را در سال جديد برداريم و سال جديد براي همه سرشار از اتفاقات خوب باشد
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ