سالمندی و بیماری
پیری و مرگ، دو چیستان بزرگ برآیش هستی ست كه ذهن هر زیست شناس را به كاوش وا می دارد. اگر چه در انسان نشانههای سالمندی، پس ازمیانسالی آشكار می شود، اما فیزیولوژی پیری، اندی پس از بلوغ آغازمی شود و بسیاری از قهرمانانِ ورزشی در دهه سوم زندگی خویش،میدان را ترك می كنند. پیری، پروسهی آرامِ ناتوانی و روانه شدن بسوی مرگ است و در هشتادمین سال زندگی هر نسلِ همسال، تنها 5%از آن ها زنده می مانند. اگر چه دانش و بهداشت در روزگار ما میانگین ِزندگی را در بسیاری از جاهای جهان بالا برده است، اما با اطمینان كامل می توان گفت كه بیش از 99% از جمعیت كنونی جهان، در یكصد سالِدیگر زنده نخواهد بود. این رقم در 115 سال دیگر به 1.% كاهش می یابد، یعنی تنها 1.% از مردم زنده جهان به 115 سال دیگر خواهند رسید
افزایشِ میانگین زندگی در سده كنونی، با افزایش طول زندگی همراه نبوده است. قرنها پیش، شمارِ اندكی از مردم جهان بیش از 115 سال می زیستند و امروز نیز این رقم، علیرغم افزایش میانگینِ زیست،همچنان مانندِ آن روزگاران است و برای نمونه، در انگلستان در سال1995، با آنكه بیش از 2000 نفر سالمندِ صد ساله زندگی می كرد، تنهایك نفر 115 ساله در این كشور وجود داشت
پی آیندِ پیری در میان همه زیندگان، مرگ است. یاخته های بدنِ انسانِ صد ساله، بیش از 90% از كارایی خود را تا رسیدن به آن سن از دست میدهد. این چگونگی از آنروست كه یاخته ها، در 90 سالگی، رویگرفت (كُپی)های دوری از یاخته های آغازینِ زندگی هستنند كه براثر خطاها و كاستی های گرته برداری، ناتوان از همگون سازی اند.همچنین، سازمان مصونیت بدن با ساختن و پرداختن و پخش ِپادزهرهای گوناگون، یاخته ها را اندك اندك، پژمرده و فرتوت میكند
برخی از زیست شناسان برآنند كه بسیاری از سرطان ها و بیماریهای دوران پیری مانند، بیماری های؛ کمبودِ آهن، الزایمر، و پاركینسون، ناشی از ژن های دو کاره است. این ژن ها در دوران كودكی و جوانی، نقش ِسازنده ای دارند، اما در دوره سالمندی، به زایشِ بیماری های بدخیم می پردازند. برای نمونه، كاركردِ ژنی كه جگر را به جذبِ آهن از موادغذایی وا می دارد، در جوانی، كه بدن به آهن بیشتری نیازمند است، ازكمبودِ آهن و پی آمدهای آن جلوگیری می كند. اما این ژن ها در میانسالی، جگرِ دارنده خود را نابود می كند. ویرانگریِ نقش این گونه ژن ها در پیری، از گزیده شدن آن ها برای سپارش به نسل هایآینده نمی كاهد زیرا در زمانِ برآیش این ژن ها، كمتر جانوری به پیری می رسید
گفتیم كه در طبیعت، جانوران به پیری نمی رسند زیرا گذشته از پایین بودن میانگینِ عمر، ناتوانی ناشی از سالمندی، سببِ از پا در آمدن آن ها در چنگال درندگان دیگر می شود. انسان نیز تا زمانی كه به كشاورزی نرسیده بود، به پیری نمی رسید زیرا پیری با زندگیِ دشوارِ كوچندگی وشكارگری و قشلاق، سازگار نیست و نیز میكروبها كمتر مجالی برایزندگی دراز به انسان می داد. امروز نیز كه در برخی از كشورهای جهان، میانگینِ زندگی به بیش از 70 سال رسیده است، بسیاری از مردم در كشورهای تهیدست، به چهل سالگی نمی رسند. از اینرو، پیری وبازتاب های آن را می توان پدیده تازهای دانست كه در نیم سده گذشته در میان كشورهای صنعتی پدیدار گردیدهاست
بسیاری از كُنش ها و كوشش های هدفمندِ ژنتیك در زمان جوانی، بدن را اندك اندك به ناگارگی می كشانَد. برآیش شناسان، پیری را برآیندِناگزیری از جوانی می دانند. كاراییِ اسید معده در دستگاه گوارش، نمونه ای از این چگونگی ست؛ رویشِ فزاینده این اسید در زمان جوانی، بسیاری از قارچ ها و میكروب های انگلی را كه با خوراك ونوشاك به معده وارد می شوند، می سوزاند و نابود می كند. اما در پیری كه توان دستگاه گوارشی كاهش می یابد، این اسید، زخمِ معده و اثنیعشر می آورد
این چگونگی برای آن است كه از دیدگاه ژنتیك، هدفِ بنیادینِ زندگی هر زینده، واسپاری ژن های خود به آیندگان است و چون این كار درجوانی روی می دهد، همه نبروهای آن زینده باید برای هر چه بهتر و بیشتر سپاریِ ژن ها به آیندگان بسیج گردد. چنین است كه بسیاری از بیماریها پس از دورانِ یائسگی آغاز می شود. بسیاری از این بیماری ها، بهای توانمندی در جوانی ست و تاوانی كه بدن برای اوجیدنِ جنسی در جوانی پس می دهد. این تاوان برای نرینگان هر زینده، بسی سنگین تر از مادینگان است. در نژادِ انسان، مردان نزدیك به 6 سال زودتر از زنان می میرند و تنی آسیب پذیرتر از آنان دارند. ژرفساختِ روانیِ مردان، پرخاشگرتر و ستیزه جوتراز زنان است؛ این ژرفساخت در هر مرد، اشتهای بی پایانی برای پخش ژن های خود در تخمدانِ زنان را پدید می آورد. هر مرد می تواند در زمانِ كارایی جنسی خود، بیش ازسیصد هزار زن را آبستن كند
برآیش شناسان برآنند كه چون پیری، برآیندِ كاركرد ژن های بسیاریدر زمان جوانی است، پیش گیری از آن نیز شاید هر گز میسّر نگردد.البته دویست سال پیش نیز، پیش بینی این كه روزی میانگین زمان زندگیِ انسان به بیش از 70 سال برسد، ناممكن می نمود. بااین همه،بدبینی در دانش، بخش سازنده ای از آن است و دانشمندان را در روزگار ما از پی جوییِ كیمیا و آبِ زندگانی باز داشته است
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ