شعرها از پروفسور حسين صادقی
مام بشر
بی شرم بود کسی که از بهر زنان
آن حرمت مادری نگهدار نبود
بر مادر رنجور ز تقدير ازل
عشق ابدی به جان خريدار نبود
زن پرورد ابنای بشر در دل خويش
کس بهتر از او به طفل غمخوار نبود
ظالم بود آن مرد که با مام بشر
با صلح و صفا همدل و هميار نبود
***
دانش
به دانش روان شاد بايد نمود
که جهل و خرافه ندارند سود
ز جهل و خرافه زيان آيدت
ز دانش هزاران توان آيدت
ز دانش توانمندی آيد پديد
ز جهل است کردار شوم و پليد
***
بی عقلی
شنيدم چنين گفته است انشتين
نبينم حدودی بر اين کاينات
بشر هم به بی عقلی اش مرز نيست
بر آن اولی باشدم شکيات
* * *
انجمن پیوند
در کشور ما انجمن پيوند است
پيوند محبت سخن پيوند است
تاجيکی و فارسی، دری هر جايست
آن جای، عزيزان، وطن پيوند است
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ