نامه خسروان
یسنا طاهری مبارکه
اهمیت خواندن متون کهن فارسی برای ما روشن است. پیوند با گذشته تاریخی خود جزوی از هویت و در واقع شناسنامه ما را تشکیل میدهد. اما نکته در خور و شایستهای وجود دارد و آن پاسخ دادن به این پرسش کلیدی است . آیا ما امروز میتوانیم متنهای کهن فارسی را به آسانی بفهمیم؟ پاسخ ساده است :بدون فهم واژگان و لغتهایی که در هزاران سال نثر و شعر فارسی معنایی دگرگون یافتهاند هرگز نمیتوان متنهای گذشته را خواند و فهمید. درپاسخ به این ضرورت ؛کوه آساترین اثر ادبی ایران و جهان یعنی شاهنامه را برگزیدهایم تا واژهها و اصطلاحات آن را بررسی کرده و بتوانیم با متنهای کهن آشنا شویم .البته ما همه واژههای شاهنامه را نمیتوانیم در اینجا بیاوریم بلکه هدف ما بیشتر واژههایی است که امروز معنای آن کمتر شناخته شده یا دگرگون شده است .
بران هم نشان:
نشستند هر سه بران هم نشان که گفتش فریدون به گردن کشان
«بران هم نشان»: به همان صورت؛ به همان ترتیب ./ گردن کشان: دلیران ./ گفتن: اینجا وصف کردن است .
چشم نیرنگ بردوختن:
بگفتند از آن گونه کاموختند سبک چشم نیرنگ بر دوختند
«چشم نیرنگ بردوختن»: چشم مکر و حیله را بستن کنایه از نیرنگ و مکر کسی را نقش بر آب کردن؛ رو دست نخوردن از کسی./ سبک: به سرعت؛ زود ./ از آن گونه: به همان گونه
رنگ آمیختن:
بدانست شاه گرانمایه زود کز آمیختن رنگ نایدش سود
«رنگ آمیختن»: نیرنگ و حیله به کار بردن
زه:
چنین است آری همین است ، زه مِهین را به مِه دادو کِه را به کِه
«زه»: آفرین
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ