آیینها و جشن نوروز در یزد
شاید بزرگترین جشنی که بین جشنهای ایرانیان و همچنین مردم جهان اهمیت ویژه ای دارد، جشن نوروز است. در نزد ایرانیان باستان، سه جشن مهرگان، جشن سده و جشن نوروز از اهمیت زیادی برخوردار بود و در این میان جشن نوروز هم جشنی ملی بوده و هم جنبه مذهبی و دینی داشته است.
در این روز خیلی از پدیدههای خداوند و پدیدههای الهی مورد سپاس و شکر قرار می گرفتند چراکه زمان تولد فصل و زایش دوباره طبیعت بود و همچنین ایرانیان باستان معتقد بودند در آخرین ماه سال، انسان آفریده شده و از آنجایی که انسان بزرگترین دلیل خلقت است باید این روز را جشن گرفت و همین عوامل باعث شده جشن نوروز اهمیت ویژهای داشته باشد.
جشن نوروز در ابتدا بین روستائیان، چوپانان و کشاورزان مرسوم بود چرا که فرصتی برای آنان محسوب می شد تا کشاورزی و کشت و کار را شروع کنند و بعدها این جشن بین پادشاهان و ثروتمندان هم رایج شده و سادگی خود را از دست داد و جنبه تشریفاتی پیدا کرد.
مردم اعتقاد داشتند در این روز باید نهرها و قناتها لایروبی شوند، صبح زود از خواب بیدار می شدند و لباس نو می پوشیدند و همچنین معتقد بودند باید در اولین روز سال شیرینی بخورند و پدر خانواده عسل و یا سکه نقره یا طلا و سه برگ سبز به افراد خانواده می داد و در حضور بزرگان ترانه های پارسی خوانده می شد.
همچنین اعتقاد داشتند ۱۰ روز مانده به آغاز سال نو، ارواح درگذشتگان به زمین می آیند و ۱۰ روز بعد از آغاز ماه فروردین به جایگاه اصلی خود بر می گردند و در این روز خانه باید آماده شود.
یکی از کارهایی که در این ایام انجام می دادند خانه تکانی بود که هنوز هم این رسم وجود دارد. این رسم از اوایل اسفند شروع می شد و خانه را تمیز و معطر می کردند، اسفند دود می کردند و حتی وسایل نو به خانه می آوردند.
بیش از نیم قرن پیش، مردم در آستانه عید نوروز، داخل کوزههای سفالی خود را که کهنه شده بود چند سکه می انداختند و کوزه را از پشت بام به پایین می انداختند و اعتقاد داشتند اشیای کهنه را باید از بین برد تا نحوست آنها هم از بین برود و سکه های داخل کوزه که روی زمین می ریخت را نیازمندان بر می داشتند و آنها معتقد بودند با این کار ارواح درگذشتگان به جایگاه اصلی خود بر می گشتند و برای اعضای خانواده خود نیز آرزوی برکت و بهروزی داشتند.یکی از کارهای دیگر در آستانه سال نو این بود که آخرین شب سال آتش روی پشت بام روشن می کردند که در بین یزدیها به نام رسم «آتش رو بوم کردن» معروف بود تا سرما و سوزش زمستان را از بین ببرند.
مراسم دیگر پیش از جشن نوروز را مراسم چهارشنبه سوری عنوان کرد و ادامه داد: این مراسم به جشن آتش یا جشن سوری بین مردم ایران موسوم بود که با گذشتن ارواح از این جهان به جهانی دیگر بی ارتباط نیست.
این جشن در سراسر ایران به چهارشنبه سوری یا چهارشنبه شوری مشهور است و در یزد در این مراسم در محوطه های باز هیزم جمع می کردند و زمانی که خورشید غروب می کرد آتش روشن می کردند و شعر «سرخی تو از من، زردی من از تو» را می خواندند و در یزد شعر «سرخی تو به رویم، زردیت به جون دشمنونم» خوانده می شد و یزدیها باور داشتند با این کار ناخوشیها را دور ریخته و به سوی سلامتی و تندرستی حرکت می کنند.
یزدیها همچنین خاکستری که از آتش باقی می ماند را به خاطر حرمتش دور نمی ریختند و بعضیها آن را بر می داشتند و به در خانهها می بردند، در خانه را می زدند و صاحبخانه می گفت کیه؟ جواب می دادند: منم و صاحبخانه می گفت: از کجا آمده ای؟ جواب می دادند: از عروسی آمده ام، صاحبخانه می گفت: چه آوردی؟ جواب می دادند: تندرستی آوردهام.
یکی از چیزهایی که در آتش میریختند اسفند بود که برای مردم مقدس بود و اعتقاد داشتند اگر اسفند در آتش بریزند تا یک سال از چشم زخم مصون می ماندند.
یزدیها از آتش باقی مانده مراسم «کلوخک» را برگزار می کردند که با برگزاری این رسم، سیب زمینیهای کوچک را زیر آتش می کردند و با شادی و خواندن ترانه، سیب زمینی های پخته شده را می خوردند.
در نزد یزدیها ۱۰ روز مانده به نوروز، پنجه کوچک و ۱۰ روز بعد از نوروز به پنجه بزرگ مشهور بود که در این ۱۰ روز مراسم های چهارشنبه سوری، کوزه شکستن، پختن آش رشته، پختن نان به خصوص نانهای شیرین، آماده کردن سفره هفت سین، خانه تکانی و خریدن لباس نو انجام می شد.
سفرههایی که در یزد برای انداختن سفره هفت سین استفاده می شد سفید رنگ بود و یا سفرههای یزدی راه راه پهن می کردند و آن را نشانه خوشبختی می دانستند.
داخل سفره هم به غیر از هفت سین رایج و وجه تمثیلی آنها، در بین خانوادههای یزدی، نقل بید مشک یزدی، فالوده یزدی و نان شیر را خانمهای یزدی خودشان می پختند، داخل سفره قرار می دادند.
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ