هفت تصور غلط در مورد استيو جابز
معمولاً افرادي که در سطح جهان مشهور ميشوند، شايعاتي پس از مرگشان به آنها نسبت داده ميشود که اغلب اين شايعات چيزهاي مثبتي هستند که به دليل مخاطبپسند بودن يا علاقه بيش از حد به آنها نسبت داده ميشود که استيو جابز موسس شرکت اپل نيز از اين قاعده مستثني نيست.
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از شبکه خبر،»استيو جابز» يک شخصيت خلاق و روياپرداز بود که ميتوان گفت دنياي ديجيتال و به خصوص تلفن همراه را متحول کرد. اما افسانههاي متعددي درباره او وجود دارد که در باور عموم جا خوش کرده در حالي که حقيقت ندارد.
از دريافت حقوق ماهيانه يک دلاري به دليل دشمني عميق با «بيل گيتس» و از لجبازي با او گرفته تا ديگر شايعات عجيب، همه از حواشي متعددي هستند که درباره استيو جابز وجود دارد.
بسياري از کساني که او را ميشناختند اذعان دارند که او عميقاً زندگي خصوصياش را از شخصيت عمومي خود جدا ميکرد و شايد همين ويژگي در او بوده که منجر به ساخته شدن اين ميزان شايعه درباره او شده است.
در هر صورت در اينجا هفت نمونه از افسانههاي استيو جابز را که واقعيت ندارند بيان ميکنيم:
1. جابز يک در محل کار قلدر بود
در ميان همه شايعاتي که در مورد استيو جابز وجود دارد، اين يکي بيشتر از بقيه باور شده است.
داستان از اين قرار است که ميگويند او يک کارفرماي خشن و ديکتاتور بوده که هميشه کارکنان خود را مجبور به انجام پيشنهاداتش ميکرده، در حالي که اينطور نبوده است.
به هر حال جابز مديرعامل شرکت بوده و يک سري سختگيريها لازم بوده است. بسياري از کساني که وي را ميشناختند به اين واقعيت اذعان دارند که او يک کمالگرا بوده است و و اغلب روي جزئيات دقيق ميشده و با وسواس زيادي کار ميکرده است. اين بدان معناست که اگر چيزي رضايت کامل وي را به دست نميآورد آن را تأييد نميکرد.
استيو جابز در بيان نظرات خود خجالتي نبوده و اگر چيزي به نظرش نادرست بود بدون تعارف بيان ميکرد.
سبک مديريت او جزئينگر و کمالطلب بوده اما مداخلات وي هرگز مسئله شخصي نبوده است.
2. استيو جابز حس شوخ طبعي نداشته و هميشه بسيار جدي بوده است.
اين شايعه با شايعه شماره يک مرتبط است، در حالي که نشستن بر روي صندلي ابرشرکتي مانند اپل به هيچ وجه شوخي نيست اما باز هم جابز با روش خاص خود شوخي ميکرده است.
«برنت شلندر» يکي از مصاحبه کنندگان با استيو جابز ميگويد که جابز خيلي درونگرا بوده است اما با اين وجود پس از اتمام مصاحبه دوستانه رفتار ميکرد.
در کل به نظر ميرسد استيو جابز کمي شوخ طبع بوده است.
3. استيو جابز ماهيانه تنها 1 دلار حقوق دريافت ميکرد.
مثل برخي از افسانهها در مورد استيو جابز، اين يکي از آنهايي است که ريشه در يک حقيقت دارد اما دستکاري شده است.
استيو جابز زماني يکي از ثروتمندترين مردان جهان بود و قاعدتاً نميتوان اين ثروت را با درآمد ماهانه 1 دلاري اندوخت. در حقيقت اپل يک ساز و کار براي اعطاي پاداش به کارکنان سطح بالاي خود و کارمنداني که عملکرد خوبي داشتند تعريف کرده بود که به صورت سرمايهگذاري آهسته در طول زمان بود.
اين سيستم به کارکنان اجازه ميداد تا استعداد و تلاش خود را در مدت زمان طولاني حفظ کنند و يک الگو براي بسياري از شرکتهاي فناوري در سراسر جهان شد. به عنوان مثال «جان مککي» رئيس «اريک اشميت» مديرعامل اسبق گوگل از اين روش در سال 2008 تقليد کردند.
در سال 2000 هيئت رئيسه اپل به خاطر فروش کامپيوترهاي جديد يک جت 88 ميليون دلاري به جابز جايزه داد. در آوريل 2011 استيو حدود 5.6 ميليون دلار در اپل سهام داشت و در سال 2010 توسط مجله فوربس به عنوان 136 امين فرد ثروتمند در جهان شناخته شد.
در حالي که حقوق و دستمزد او حداقل بود، اما مالکيت سهام اپل درآمد سرشاري براي او داشت.
4. استيو جابز شغل از بيل گيتس نفرت داشت!
ممکن است قبلاً اين را شنيده باشيد. داستان از اين قرار است که ميگويند استيو جابز و بيل گيتس رقباي سرسختي در فناوري بودند که هر لحظه از روزمره خود در حال نقشه کشيدن براي نابودي طرف مقابل بودند!
در حالي که اپل و مايکروسافت با اينکه از لحاظ فني در دنياي فناوري رقيب محسوب ميشدند و هنوز هم هستند، اما هيچ گاه دشمني شخصي ميان اين دو شرکت و رؤسايشان وجود نداشت و هرگونه بيان تفکر يا حتي انتقاد ميان اين دو نفر را بايد به حساب انتقاد سازنده گذاشت و نه حملات فردي نسبت به يکديگر.
در واقع حتي ميتوان گفت که اين دو نفر الهامبخش يکديگر براي بهترين شدن بودند و اگر رقابت اين دو مرد نبود ممکن بود مايکروسافت و اپل به شکل امروزي نبودند.
هر دو نفر در مصاحبههاي خود مراتب احترام به يکديگر را اعلام ميکردند. بيل گيتس حتي يک بار گفت که استيو جابز يکي از معدود افرادي است که الهامبخش او بوده است.
بيل گيتس حتي پس از درگذشت استيو جابز يادداشتي در تلگراف نوشت و به روابط دوستانه با وي در عين رقابت اشاره کرد.
وي در اين يادداشت نوشت: هيچ قهري بين ما نبود که بخواهد صلحي برقرار شود. ما در جنگ نبوديم. ما محصولات عالي توليد کرديم و رقابت بين ما هميشه چيز مثبتي بود. اکنون نيز هيچ [دليلي براي] طلب بخشش يا بخشيدن وجود ندارد.
5. جابز يک نابغه فناوري بود
استيو جابز مردي بسيار باهوش و با استعداد بود، اين را نميتوان کتمان کرد اما آيا بايد او را يکي از «خدايان فناوريهاي پيشرفته» دانست؟ اين طور به نظر نميرسد چرا که به گفته نويسنده کتاب «استيو جابز شدن» استيو جابز يک نابغه نبوده است.
وي مينويسد: استيو واقعاً خيلي راجع به فناوريهاي ديجيتال شناخت نداشت. او مثل يک رهبر ارکستر بود که ميدانست چگونه از منابع براي ساخت محصولات زيبا و باکيفيت استفاده کند.
بر همين اساس است که بسياري از کساني که به مشارکتهاي استيو جابز در صنعت فناوري نگاه ميکنند او را بيشتر يک پيکاسو ميدانند، نه اينشتين.
ديدگاه استيو جابز ترکيب هنر با تکنولوژي پيشرفته بود. به همين دليل اپل اغلب از راه خود در ساخت دستگاههاي کاربردي خارج ميشد و به ساخت محصولاتي به شکل هنري روي ميآورد.
استيو ميگفت: من يکي از معدود افرادي هستم که ميداند تکنولوژي توليدي نياز به ابداع و خلاقيت دارد و توليد يک چيز هنري به چه نظمي احتياج دارد.
6. استيو از ژاپن متنفر بود!
اين يکي از خندهدارترين شايعات در مورد استيو جابز است. داستان از اين قرار است که گفته ميشود وي در تعطيلات خود در کيوتوي ژاپن در سال 2010 در فرودگاه به مشکل ميخورد چرا که نيروي امنيتي فرودگاه به دليل حمل ستارههاي فلزي نينجا که در ورزشهاي رزمي کاربرد دارد به جابز اجازه بردن آنها را با خود به هواپيماي شخصياش نميداده است.
اين مسئله استيو جابز را برآشفته ميکند و آنجا ميگويد که ديگر هيچوقت به ژاپن نخواهد آمد.
اين داستان باورپذير است و منطقي به نظر ميرسد اما اين اتفاقات هرگز رخ نداده است.
اپل بعداً اين را در يک بيانيه عمومي نوشت: استيو جابز تابستان سال جاري (سال 2010) براي تعطيلات به کيوتو رفته بود، اما حوادثي که در فرودگاه بيان ميشود کاملاً دروغ است. استيو اوقات خوبي در ژاپن داشته و اميدوار است که به زودي به ژاپن بازگردد.
7. استيو جابز خودشيفته و مغرور بود
اگر فيلم «استيو جابز» را ديده باشيد، ممکن است با خود فکر کرده باشيد که جابز يک خودشيفته بوده و تمام موفقيتهاي اپل را مصادره کرده است. در بسياري از صحنهها او با لحني مغرور در مقابل جمعيت هيجانزده صحبت ميکند.
براي مثال، در فيلم استيو جابز، يک صحنهاي هست که «استيو وزنياک» يکي از بنيانگذاران اپل در مکالمهاي که بيشتر به دعوا شبيه است از جابز ميخواهد تا تيم سازنده «اپل 2» را طي سخنراني خود تأييد کند.
در حالي که وزنياک در واقعيت اغلب غرور جابز و تيم وي را تحسين ميکرد. به گفته وزنياک، او همواره پشت جابز و معرفي تک تک محصولات بوده است و هرگز با يک دوست اين گونه صحبت نميکند.
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ