یک اسرار تا هنوز افشاء نشده لایق شیرعلی

محمدرجب شریفزاده، مدیر بخش فرهنگ حکومت ناحیه مستچاه و شریک‌درس لایق شیرعلی در زادروز این شاعر معروف در مصاحبه با سامانه tajikistan times از زمان شریک‌درس بودنش در آموزشگاه آموزگاری شهر پنجکنت، شعرهای نخستین و دوران عاشقی لایق و همنشینی‌ها، حتی ماجرا و درگیری‌ها پس از سرمستی و سرخوشی قصه کرد.

به گفته وی، بعضاً پس از نوشیدن چند قدح می سرها گرم شده و سر یگان موضوع بحث می‌کردند، این بحث گاهی به درگیری و دعوی پایان می‌یافت. “روز دیگر هر دو همدیگررا به آغوش گرفته و عذر می‌پرسیدیم”-یادآوری کرد شریف‌زاده.

 محمدرجب شریف‌زاده می‌گوید: “سال 1996 لایق، ساربان و هم‌درسان دوران آموزشگاه آموزگاری به مستچاه کوهی آمده و مهمان من شدند. موضع لب آب و خوش‌باد و هوایی بود. لایق از من خواهش کرد که در همین جا یک خانه کوچک بنیاد کنم، تا همه‌ساله در فصل تابستان دوستان قدیمی در همین جا گردهم آیند. وقتی این خانه کوچک بنیاد شد، دیگر لایق شیرعلی زندگی‌را پدرود گفته بود. برای گرامی‌داشت خاطر دوستم لایق در این جا نیم‌پیکره‌اش را بنیاد کرده و این جا گذاشتم”.

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube