چرا راه رئیس جمهور ساکسونی از دوشنبه عبور نکرد؟
-شما از کشور تاجیکستان هستید؟-سوال کرد رئیس جمهور سرزمین ساکسونی متیس ایریخ ریسلر.
— بلی، -گفتم در پاسخ.
— بعد از ظهر در بندرک وکیربرت صحبت میکنم. برگزاری مصاحبه در فضای غیررسمی برای من گواراتر بود. وقت مقررشده در بندرک حاضر شدم. متیس ایریخ ریسلر مرا انتظار بود. صحبت ما در کشتی نه چندان بزرگی روی دریای ایلبه که سیاحانرا با منظرة شهر دریزدن آشنا میساخت، صورت گرفت.
-تشکر، جناب متیس که برای برگزاری مصاحبه با هفتهنامة «تاجیکستان» رضائیت دادید. بسیار مردم اروپا در بارة آسیای مرکزی، از جمله تاجیکستان، بر اساس شنیدهها قضاوت میکنند. اما شما بارها به این منطقه سفر داشتید. چه چیز برای شما جالب بود؟
-به آسیای مرکزی بار اول سال 1984 آمده بودم. آن زمان این سرزمین در قلمرو اتحاد شوروی قرار داشت. من سیاح جوانی از جمهوری دموکراتیک آلمان بودم. این نخستین سفر من بود که از شهر دوشنبه آغاز گردید و به تاشکند و آلماتی دامن افراخت. آلماتی آن زمان نام آلمه-عطا، یعنی پدر سیبرا داشت. از سال 2004 نه کمتر از 10 بار در ازبکستان بودم. چند بار در قزاقستان و قرقیزستان و حتی در عشقآباد بودم. متأسفانه، از میانه سالهای 80 عصر گذشته دیگر به تاجیکستان نیامدم.
سفرهای من به منطقه اساساً با دعوت تامس کنسی راهبر صندوق کاندرت ادینوار در آسیای مرکزی صورت میگرفتند. از این جاست که ازبکستان و تاجیکستانرا خوب میدانم و از مسئلههای بحثی میان این دو کشور در مورد ساختمان بزرگترین نیروگاه برق آبی آگهی دارم.
-این بحثها همه پس سر شدند، چرخة نخستین نبای راغون به کار درآمد، ماه سپتامبر چرخة دوم آن هم مورد استفاده قرار میگیرد. فکر میکنم، اگر در مراسم به استفاده دادن چرخة دوم به راغون تشریف آرید، تا کدام اندازه برای آسیای مرکزی مهم بودن این آبانباررا به چشم خود میدیدید.
— خیلی شادم که تاجیکستان و ازبکستان به درک متقابل رسیدند و این بحث آبی حل خودرا یافت.
— شما زمان صاحباستقلال گشتن کشورهای آسیای مرکزی بارها در تاشکند و سمرقند بودید و چرا گذرتان به دوشنبه نیفتاد؟
— من بسیار میخواستم به تاجیکستان بیایم و حتی سفر دقیق به نقشه گرفته شده بود. اما چنین وضعیتی به میان آمد که من از آن سفر دست کشیدم. من با کمال ممنونیت به این منطقة برایم عجیب سفر میکردم، زیرا خوب میدانم که تاجیکان منسوب به ملت و خلقیتهای هند و اروپایی، حتی هندوآلمانی میباشند. ما از نظر فرهنگ عمومیت زیاد داریم. من امید دارم که دفعة دیگر به تاجیکستان، بخصوص پامیر، سفر میکنم. این آرزوی من است.
— اگر مخفی نیست، چرا سفرتان به تاجیکستان صورت نگرفت؟
-آن زمان سخت سرما خورده بودم. این اول بهار بود. زکام گرفتم. سفرمرا قطع کردم. دفعة دیگر تامس کنس دعوت برای سفر پامیر کرد. با خوشی پذیرفتم، زیرا این سفر برایم عجیب بود. ولی باز کارم آمد نکرد. (بعدتر حالدانان برایم نقل کردند که در سمرقند گرفتار سکتة مغزی میشود و فوراً اورا توسط هواپیمای ویژه به آلمان انتقال میدهند). امید دارم که دفعة دیگر سفرم بابرار میشود و آرزوی من- دیدن تاجیکستان، مخصوص پامیر، جامة عمل میپوشد.
اتحاد اروپا و اتحاد اقتصادی اورواسیا دو قطرة یک آب نیستند.
-ما سه روز است که در سرزمین ساکسونی قرار داریم. سرزمینی که با داراییهای طبیعی و مردم قلبآشنایش افتخار دارد. صحبت میکنیم، جلسه میآراییم، کوشش داریم که مسئلههاییرا که تقدیر انسانیت از آنها وابسته میباشد، حل نماییم. بلی، کوشش میکنیم. در یکی از چنین جلسهها نمایندة لهستان اظهار نمود که اتحاد اقتصادی اورواسیا اتحاد سیاسی است، نه اقتصادی. شما در این مورد چه نظر دارید؟
-ما در دایرة انجمنی که دو- سه سال پیش در قلعة وکیربرت (سرزمین ساکسونی) برگزار گشته بود، در بابت امکانات همکاریهای اتحاد اروپا و اتحاد اقتصادی اورواسیا سخن گفته بودیم. میدانید، آن وقت ذکر گشته بود که بین اتحاد اروپا و اتحاد اقتصادی اورواسیا تفاوت جدی وجود دارد. زیرا در اتحاد قتصادی اوروآسیا یک بازیگر بزرگ و چند بازنگر کوچک هستند. اما در اتحاد اروپا وضعیت طور دیگر است. البته، آلمان در اتحاد اوروپا نیز هست که از نگاه اقتصادی قویتر میباشد، ولی در برابر این باز فرانسه و بریتانیای کبیر هستند که وضعیترا به توازن میکشند. مثلاً، فرانسه و بریتانیای کبیر از نگاه تظامی پرزورترند، آنها اینچنین اعضای شورای امنیت سازمان ملل میباشند. از این رو، این اتحادها برابروزن نیستند، فرقیتشان قابل توجه، قیاسنشونده میباشند.
گریزهها: سیاسی کیست و اقتصادی چه میخواهد؟
-وقتهای آخر آلمان به محل تجمع مهاجران، بخصوص مهاجران سیاسی، مبدل شده است. تا چه اندازه این از نگاه امنیتی برای آلمان بیخطر است؟
-سالهای آخر واقعاً عریضههای زیادی برای گرفتن پناهندگی به آلمان وارد گشتند. در قانون اساسی آلمان حقوق با عریضه مراجعه کردن افرادی که با سببهای سیاسی گریزگی (پنیاهندگی) اختیار نمودهاند یا مورد تعقیب قرار دارند، ثبت یافته است. و آنها برای گرفتن پناهندگی سیاسی حقوق دارند. آنهایی که عریضه میسپارند، تحت نظارتند. دلایل گواه بر آنند که شمارة گریزگان به اصطلاح اقتصادی بیشتر هستند. همچون انسان گریزگانرا باید درک کرد، زیرا در جستجوی زندگی بهتر هستند. مردم به آنها با نظر شبهه مینگرند. آنهایی که عریضه برای پناهندگی سیاسی میدهند و واقعاً، مورد تعکیب قرار دارند، نسبت به شمارة عمومی خیلی کمند. برای همین ما دقیق میآموزیم که چه حقوق دارد و چه کسی نه. کسانی که حقوق گرفتن گریزگی سیاسیرا ندارند، ما برمیگردانیم.
جِن از کوزه رهایافته
— جناب پریزدنت، شما در معروضهتان در بارة بنیادگرايي سخن گفتید و ضمناً ذکر نمودید که در مبارزه علیه آن از هر گونه راه و واسطه استفاده باید کرد. بنیادگرايي تا کدام اندازه برای آلمان خطرآور است؟
-در آلمان نهاد مخصوصی هست که ادارة دفاع از قانون اساسی نام دارد. در اصل این خدمات مخصوصی است که هر سال حسابات به نشر میرساند. موافق این حسابات در آلمان هزارها سلفیان زندگی میکنند. میان میلیونها مسلمانان هزارها سلفیان هستند که یک قسمشان افراطگرایند. البته، خدمات امنیت، خدمات مخصوص، در همکاری با دیگر دول علیه آنها مبارزه میکنند. در این سمت مشارکت و همکاریهای خوب به راهاندازی شده و هدف از آنها جلوگیری از عملیات تروریستی است. جامعة جهان از عملیات تروریستی در آلمان، فرانسه و بلژیک آگهی دارد. این، واقعاً، خطر جدی است که در آلمان جای دارد. هرچند که با افغانستان قابل قیاس نیست. اما واضح است که عملیات تروریستی که عامل خطر است، جای دارد.
-شما از افغانستان یاد کردید. هستند کشورهایی که با یک دست به تروریسم در افغانستان مساعدت میکنند و با دست دیگر آنرا میکوبند. این گونه سیاست دوخوره تا چه اندازه خالی از خطر است؟
-شما کدام کشورهارا در نظر دارید؟
-هستند دولتهای بزرگ، همسایههای افغانستان، مثلاً پاکستان.
-بلی، “طالبان” فرزند پاکستان است، خدمات مخصوص این کشور حرکت “طالبان”را بنیاد کردند و تا امروز از آن دستگیری میکنند. این به قوم پشتون ارتباط میگیرد که هم در این طرف مرز و هم در آن طرف مرز، هم در افغانستان و هم در پاکستان زندگی میکنند. آشکار است که که خدمات مخصوص پاکستان تا کنون از این حرکت پشتیبانی و شاید بر منافع خود استفاده میکنند. منفعت بردن در این کار نقش بزرگ دارد. ولی همه میدانند که این عمل جِن از کوزه رهاشدهرا به خاطر میآورد. پاکستان دگر اینرا در جسم خود احساس کرد. این بازی خیلی خطرناک است. من جانبدار مبارزة بیامان با تروریسم هستم. آلمان باشد، نه تنها همکاریرا با سازمانهای تروریستی و افراطی محکوم میکند، بلکه علیه آنها مبارزه میکند. آلمان هیچ وقت چنین یک اسلحهرا برای ناآرام کردن کشوری استفاده نمیکند.
سیاست درهای باز
-کمی در مورد آنچه خوشایند است. بعد پاشخوری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالستی اکثر آلمانیهایی که در تاجیکستان زندگی میکردند، به آلمان کوچ کردند و شهروندی این کشوررا انتخاب کردند. آنها در قلمرو ساکسونی هم هستند؟
-بلی، در ساکسونی هزاران آلمانیهایی که سابق در روسیه، از جمله در تاجیکستان، زندگی میکردند، ساکن گشتند. با چندی از خانوادهها، از جمله از دوشنبه شخصاً آشنا هستم. مهم آن است که آنها شهروندی آلمانرا انتخاب کردند. آنهایی نیز شهروند آلمان در دانشگاههای ما تحصیل کردند، با آلمانیها ازدواج نمودند.
— من هم با چندی از آنها دیدار کردم. آنها بسیار خواهش دارند که در تاجیکستان تجارت خودرا باز کنند، اما امکانات مالی ندارند. آیا حکومت ساکسونی میتواند در این زمینه به آنها کمک رساند؟
— من خیلی شاد میشدم اگر آلمانیهای مقیم روسیه، روسها، اوکراینها، قزاقها، تاجیکان تجارت خودرا در وطن سابقشان راهاندازی نمایند. زیرا آنها زبان و فرهنگ آن کشورهارا میدانند. ساکسونی میتواند از طرحهای آنان پشتیبانی نماید، ولی دقیق نمیدانم در کدام شکل. در ما صندوق پشتیبانی از صاحبکاری فعالیت میکند که آن برای به بازارهای دیگر برآمدن شرکتهای سکسانی، برقرار کردن رابطة صاحبکاران کمک مالی ارائه میکند. شاید میباید به آنجا مراجعه بکنند.
آرنگ کشتی که خبر از رسیدن به بندر دریزدنرا میداد، صحبت مارا قطع کرد. پریزدنت پارلمان سرزمین آزاد ساکسونی متیس ایریخ ریسلر با زرنگی خاص مردم آلمان دست مرا فشار داد و از کشتی بیرون رفت.
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ