روجا چمنکار- پاریس- ایران

ریزش

می‌نویسم بریز! که آرامم کنی

نظم جهان به هم ریخته است

بر شن‌ریزه‌های این کلمات دست می‌کشی

بر ضلع سومم که تنهایی‌ست

و ضلع دومم که دیوانگی

و مرگ ضلع نخستین بود   اگر شانه‌هات

متساوی‌الاضلاع زندگی‌ام را به هم نمی‌ریخت

می‌نویسم بریز!

بریز! که قلم در گلویم شکسته است

و هر چه پای ساعت شنی

آب می‌ریزم جان نمی‌گیرد

و زمانِ فلج روی فراموشی سکته کرده

و دریا روی سر ماهی‌ها خراب شده

پاییز به غروبش می‌نازید

من به انبوه لبانت

به طعم فلافلیِ لبانت

و من که لبانت را از لب

و چشمانت را از چشم

و دستانت را از دست داده بودم

نوشتم بریز! که آرامم کنی

زیر همین پاییز پریده رنگ

که بی‌خودی می‌نازد

به رنگ‌های بازنده‌اش

بر شن‌ریزه‌های این کلمات دست بکش

بر ضلع سومم با بوی شانه‌هات

بر ضلع دومم با بوی شانه‌هات

بر ضلع نخستین که اگر بوی شانه‌هات…

بر شن‌ریزه‌های این کلمات دست بکش

که بخش‌هایی از یک شعر طولانی‌اند

در یک غروب پاییز

که بریزی و

با نیمه‌ی پُر جهان   سر بکشی.

***

بی ستون

سردرد عشق های کوتاه

شعرهای بلند

پارس های مدام

قهوه های مست

سردرد بغل که می کنی شبیه مرا ، درد می شوم

شهدی نداشتی که شیرینم کنی

فرهاد جام های تلخ

من از لب های تو پریده ترم

لب می زنم به نفس

و نفس

و نطفه جای خوبی برای خفگی

خون مرده گی

نبودی

که سیاه رگ های مستت را

حلقه حلقه ی سر و گردن و دستم کنی

سردرد بوق سگ

پاره پاره های رگ

کندن جان

گرفته ام سفت خودم را به دندان

آخر بگیر در من

فرهاد بغل که می کنی شبیه مرا، رد پای لب  روی تن

تن، تیشه

سردرد درد ریشه دارم.

***

آغاز

از تهران كه می گویم   به دریا می رسم

از خودم از تو

از آسمان كه می گویم   به دریا می رسم

از دریا كه فاصله می گیرم

كه فراموش می كنم

كه دوباره شروع می كنم   به دریا می رسم

كجای دریا نشتی دارد

كه تمام رابطه های من عاشقانه می شوند

خیس می شوند و   به دریا می رسند

Руҷо Чаманкор – Порис – Эрон

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *