مقام تاریخی و جهانی رودکی
با برکت جشن 1150 سالگي ابوعبدالله رودكي و سياست خردمندانه پریزدنت جمهوری تاجیکستان، جناب عالی، محترم امامعلی رحمان، حامي و پشتيبان علم و فرهنگ امروز و فرداي تاجيك هست، چشم جهانيان به تاجيكستان دوخته شده است. عالميان از مقام و پيشرفت زمان استقلال در حيرتند. حيرت آنها يكچند طرف دارد. در نوبت اول باستاني و قديمي بودن خلق تاجيك و مدنيت و تمدن و شعر عالمگير رودكي كه در مقياس جهان جشن گرفته ميشود، براي آن تعجبآور است. آنها به تاجيكستان چشم دوخته، در سر انديشهاند كه 1150 سال پيش از اين خلقي را در نقشه جهان پيدا كردن دشوار است كه از بين آن كسي برآمده، در شعر و شاعري صاحبقران شاعران شده باشد و زبان و آثارش تا امروز به خلقش فهما باشد. در واقع، كسي كه با شعر رودكي و زبان امروزه تاجيكي آشناست، گمان نميكند كه اين پارههاي شعر ناب در عصر 9-10 نوشته شده است. اين نشان بزرگي رودكي و زبان او ميباشد. شعر و يا سخن رودكي از نگاه عالمان عالم و تاجيك در واقع ساده و روان بوده، از لحاظ بديعيت و صنعت آفرينش نظير ندارد. استاد با سخن كم، معني بسيار را داده توانسته است. در اين راه شاعر اسلوب خاص خود را دارد كه آن را سهل ممتنع گفتهاند. اين اسلوب از قلمكشان شكل زيبا، ساده و مضمون بلند را تقاضا دارد. خود استاد به شعرش بها ميدهد: «به لفظ خوب و هم به معني آسان». شعر استاد در زمان زندگي او از طرف عموم اعتراف شده است. مثال، همزمان شاعر شهيد بلخي به سخن شاعر بها داده آن را «تلو نُبي» ناميده است كه آن معناي سخن پيغمرانه را دارد. آن را سخن قرآني هم معنيداد كردهاند
به سخن ماند شعر شعراء
رودكي را سخنش تلو نُبي است
استاد رودكي همچون پايهگذار ادبيات كلاسيكي بيشتر موضوعها يا ايدئالهاي عمومي بشري را ميسرايد. مثال، در شعر او ترنم انسان كامل، خرد، عشق، مرگ، نام نيك، نكوكاري، دوستي، مردي، قناعت، سخاوت، بشردوستي و ميهنپرستي بيشتر ديده ميشود. شاعر مردم را به عدل هدايت ميكند: «انگشت مكن رنجه به در كوفتن كس». اينچنين، مكافات عمل را نيز به چشم خواننده نمودار ميكند: «تا كس نكند رنجه به در كوفتنت مشت». شعر استاد به حكمت و پند حيات تبديل يافته است. استاد مهارتي دارد كه دشمن را دوست ميگرداند. در اين راه هنر پسيخولوژي (رواني) به مناسبت معاشرت كرده توانستن او جالب دقت (توجه) است
آنك را دارم كه اويم دشمن است
وز روان پاك بدخواه من است
هم به هرگه دوستي جويمش من
هم سخن باهستگي گويمش من
در زمان استاد رودكي خلافت عرب يكي از نيرومندترين دولت جهان بود. حس وطنپرستي و وطنخواهي شاعر آن قدر بلند ميشود كه در نتيجه دل وطن تاجيكان پايتخت دولت سامانيان را به مركز خلافت مباقل گذاشته، به نتيجهاي ميآيد كه امروز بخارا از بغداد بالا و پيش از، زيرا آن به مركز سياسي، علمي و فرهنگي جهاني تبديل يافته است
امروز به هر حال بغداد بخاراست
كجا مير خراسان است، پيروزي آنجاست
استاد رودكي در شرايط نو تاريخي بعد از زوال دولتداري عرب در ماوراءالنهر و تشكيل دولتهاي ملي به تخت نشانندة زبان دري تاجيكي و پايهگذار ادبيات كلاسيك است. او در ادبيات پيشصف بوده، غزل، رباعي، قطعه و قصيده از جانب او آفريده، به حد اعلي رسانده شده است. به اين نكته اشاره كرده، عنصري ميگويد
غزل رودكيوار نيكو بود
غزلهاي من رودكيوار نيست
او به غزل و قصيدههاي مهدي خود شاهان مغرور و سركش را به سوي خلق براي آبادي و آرامي دعوت ميكرد. استاد با نظم عالمگيرش به صف شخصيتهاي جهاني جا گرفته، سزاوار نام امير و شاعران عالم گرديد. در واقع، بعد از سر او بزرگان عالم در باب ادبيات از او آموختند و پيرو او شدند. شاعر تواناي پاكستان حافظ جالندري در يك پاره شعر خود كه آن را ساتم الغزاده به تاجيكي ترجمه كرده است، نام سعدي، صائب، اميرخسرو دهلوي، طالب و غالب را گرفته آنها را در هنر شاعري خوشهچين كارگاه معنوي استاد مينامد و مينويسد: «حافط ، حوتي آلماني، هم تكور و هم اقبال هندوستان، فيض احمد فيض و مايان هم از او فيضياب گرديديم
ببينيد، وقتي كه فرزند فرزانة ملت تاجيك خالق اشعار و هر پيكار باشد، وقتي كه بزرگان دنيا خوشهچين خوان هنر و ادب او باشند، الهام و روح محمد اقبال با زبان او جوش زند، كس چگونه به وجد نميآيد و افتخار نميكند. هنوز در گذشته به مقام تاريخي و جهاني رودكي قلمكشان، از جمله عباس مروزي اقرار شده، گفته است
زيبا بود ار مرو بنازد به كسايي
چونان كه جهان جمله به استاد سمرقند
رودكيشناسان در آمريكا، آلمان، انگلستان، فرانسه، تركيه، لهستان، هندوستان، ايران، روسيه و ديگر كشورها كارهاي علمي و تحقيقاتي كردهاند و دارند ميكنند. در تاجيكستان صدرالدين عيني اولين شده رودكي را آموخت و از نو زنده كرد. امروز با امداد و راهبري شما، جنابعالي ابوعبدالله رودكي صدچندي از ديگران زندهتر گرديد. بگذار چشم جهانيان به سوي تاجيكستان باز هم زيادتر دوخته شود و از جشن باشكوه 1150 سالگي او روح معنوي گيرند. بالاخره، رودكي محصول آب و خاكي است كه در اين سرزمين، يعني در ماوراءالنهر «اوستا» به دنيا آمده است. در اين ملك اديان زردشتي و شاني و بودايي فعاليت كردهاند. اساس دين زردشتي پاكي و راستي بود، بنياد معنوي داشته است. ايران بزرگ كه به گفتة آكادميسين محمدجان شكوري بخارايي به رديف خلقهاي محور و تاريخساز داخل است، همين بزرگي را از خراسان و ماوراءالنهر به خود كسب كرده است. پس، فرهنگ رودكي از قعر تاريخ سرچشمه گرفته، به خود عمر ابدي يافته است. جشن امروزة او كه باعث به تاجيكستان چشم دوختن و در حيرت افتادن ساكنان سياره گرديده است، جشن ادبيات، زبان، تاريخ، علم و تمدن باستاني ما، جشن سياست دولت صاحباستقلال ماست. تاجيكستان با بركت استقلال، يگانگي و وحدت و سياست عاقلانة پريزدينت ممكلت كه به آبادي و سازندگي و شكوفايي وطن روانه كرده شده است، خيلي پيش رفت و مثل ستاره شرق درخشان گرديده، در ميدان جامعه جهاني به سربلندي قامت افراخته است
جامعه جهاني چشم را از رخ تاجيكستان نكنده، فكرش را ادامه ميدهد و به پيشرفتهاي معنوي و خودشناسي مردم تاجيك به جشن و به دنياي رنگين و پرمعني شعر ناب و والاي امير شاعران عالم ابوعبدالله رودكي، به شرشره و آبهاي زلال و شفاف كوه و چشمهساران تاجيكستان كه از زلال سلسبيل و آب حيوان خوشتر است، به فرح آمده ميگويند: امروز تاجيكي نيست كه از خرمي و آسودهحالي باليده، از وطن عزيزش افتخار نكند و سطرهاي شاعرش را به وصف آن ترنم نكند
نوبهار نازنينم، تاجيكستان
مهرپرور سرزمينم، تاجيكستان
درد و داغت را نبينم، تاجيكستانم
مادر بختآفرينم، تاجيكستانم
اين سعادت، اين دلافروزي مبارك باد
تاجيكستان، جشن فيروزي مبارك باد
امامعلي رحمان چون سياستمدار شناخته، در اساس خرد تاريخي خلقش سر به صد در زده، در آخر مقام صلح را بلند كرد. اين است كه مردم به روزهاي شكرين رسيدند. به طبع رسيدن «فرهنگ تفسير زبان تاجيكي» (در دو جلد)، «دانشنامه رودكي»، به طبع رسيدن سلسله 50 جلدي «اختران ادب»، همچنين اثرهاي پريزدينت محترم با نام «نظري به تاريخ و تمدن آريايي»، «تاجيكان در آيينة تاريخ» دستاوردهاي بزرگ زمان استقلال است
محترم جنابعالي، در اول سالهاي 30 عصر 20 ابوعبدالله رودكي استاد زندهياد صدرالدين عيني با «نمونه ادبيات تاجيك» زنده كرده بود. امروز در دهه اول عصر 21 با مساعدت حيات، شما به جسم رودكي جان تازه عطا كرديد. جشن 1150 سالگي او خيلي و خيلي وسيع در مقياس جهان قيد كرده شد. گمان ميكنم كه از اين كار روح استاد باليده گرديد و براي به شما عرض سپاس كردن هر لحظه به زبان آمده ميگويد
بيا اينك نگه كن رودكي را
اگر بي جان روان خواهي تني را
مردمي كه در اين ميدان نشستهاند و آنهايي كه اينجا نيامدهاند، همه از تشريف شما به جشن استاد روح گرده، بيتي را به وصف شما زير لب زمزمه كرده، لحظههاي گواراي با شما اينجا از سر گذرانده استاده شان را بهترين لحظه عمر و حاصل خلق و دنياي خويش ميدانند. اينك، آن بيت كه مضمون بالا را داشت
گر يك نفس زنم در اين جهان با دوست
مرا ز هر دو جهان حاصل اين نفس باشد
شما جنابعالي در يكي از سخنرانيهاي خود استاد رودكي و ديگر بزرگان علم و ادب تاجيك را در نظر داشته گفته بوديد: «زهي ابرمردان ادب و علم و فرهنگ تاجيك». اما امروز، خلق شهر ناحيه پنجكنت از مجموع كارهاي ساختماني و فرهنگي كه با سروري شما به مناسبت جشن استاد به وقوع پيوست، به شما اظهار منتداري و سپاس ميكنند
يعني نه تنها از قلب خلق، بلكه از هر قطره آب زرافشان، از هر برگ سبز اين ديار و از هر سنگريزه كوهسار صدا ميآيد
زهي، ابرمرد تاريخ نوين تاجيكان، امامعلي رحمان
خواجه محمدزاد- پنجرود- تاجیکستان
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ