مونا برزویی- ایران
عاشق
اگه من عاشق دیوار بودم
ترک میخورد و یه پنجره میشد
اگه غم چشامو آینه میدید
دلش درگیر این منظره میشد
اگه تنهایم و به شب میگفتم
همه شهرو برام بیدار میکرد
اگه با کوه درد دل میکردم
صدام و لااقل تکرار میکرد
نشون میدی به من بیاعتنایی
تو رو میخوام، ولی به چه بهایی!؟
شاید با مهربونی زیادم
خودم و اشتباه توضیح دادم!
منم اونکه میون شب تیره
نتونست هیچکی نادیدهم بگیره!
همونکه با نگاهش به تو فهموند
میشه مغرور بود اما نرنجوند!
میرم جایی که گریه ام بیصدا شه
فراموش کردنم آسون نباشه
از این تقدیر میلرزه وجودم
من امتحانم و پس داده بودم
***
خوشبختی
میخواستم بهت بگم چقد پریشونم
دیدم خودخواهیه دیدم نمیتونم
تحمل میکنم بی تو به هر سختی
به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی
به شرطی بشنوم دنیات آرومه
که دوسش داری از چشمات معلومه
یکی اونجاست شبیه من یه دیوونه
که بیشتر از خودم قدرتو میدونه
چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بیرحمم
تو میخندی چه شیرینه، گذشتن تازه میفهمم
تورو میخوام تموم زندگیم اینه
دارم میرم ته دیوونگیم اینه
نمیرسه به تو حتا صدای من
تو خوشبختی همین بسه برای من
چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بیرحمم
تو میخندی چه شیرینه، گذشتن تازه میفهمم
***
تو همونی که صدام کرد
به اندازهی تو کسی نیست که بتونه غممو کم کنه
بدونه یه وقتایی لازمه که تنهام بذاره و ترکم کنه
کسی نیست مثل تو با صداش بخوابم و رو ابرا بیدار شم
همیشه بلد باشه چیزی بگه که تو اوج دلتنگی خوشحال شم
تو همونی که صدام کرد اسممو به یادم آورد
منو آغوشش گرفت و صد دفعه با من زمین خورد
به اندازه ی تو کسی نیست که دستام به دستاش عادت کنن
یه جوری کنارم نشستی همه به آرامش من حسادت کنن
کسی نیست مثل تو با صداش بخوابم و رو ابرا بیدار شم
همیشه بلد باشه چیزی بگه که تو اوج دلتنگی خوشحال شم
تو همونی که صدام کرد اسممو به یادم آورد
منو آغوشش گرفت و صد دفعه با من زمین خورد
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ