نا امید

در دشت الم عشق ترا آه کشیدم

شب هاله به دور فلک و ماه کشیدم

کو آب بقا، گل کند افتکده خاک

مرداب بود آبی که من از چاه کشیدم

در قاب زمان عکس جهان باخته معناست

دامن ز بر این در و درگاه کشیدم

ای اسم تو در خود همه را کرده تجسم

رنجم ز فلک پرس، چه در راه کشیدم

گفتم به تو عرض دل غمناک رسانم

دیدم که دراز است، به کوتاه نشینم

***

حسرت گنگ (کر و لال)

پائیز آهنگ زمستان را

با سکسفون غم عالم می نوازد

نه پیام نسیمش و نه ساز رود

آواز خسته شهبانوئی در من حزین میخواند

برف می بارد، در دلم دانه اندوه می کارد

ای اندوه،  از آغاز قریب من

ای دولت، از آغاز نصیب من

چو انجام من انجام تو نیست

بهاری که انجام من خواهد بود

با درود مرگ ، گویمت پدرود

نگاهم را دیگر از ره سر بسته امید ها باز می گیرم

و شیون افسون جدائی های نزدیکان دورم را نمی شنوم

قلب من که تسکین عزیزان دوست و دشمن بود

تسکین خواهد یافت وجود سرما کشیده من

جز آغوش گرم مرگ را نمی پذیرد

و من می روم

نه به آنجائی که فرشته های نازبوی خدا

بر گناه خاکیان روسیه تمسخر کنند

نه به آن جائی که خاکیان فرشته خو

بیرون از بهشت را نمی نگرند

در آغوش بهاری روم  که ترا تولد کرد

و آغاز تو بود و انجام من

آه، می روم ای عشق

و بهاری دیگر، ز نو باز خواهم گشت

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *