جایگاه مریم میرزا خانی، برنده جایزه » فیلدز» در دانش ریاضی
«کسی که نامش در زندگیاش به تاریخ علم پیوست»
مسعود میرشاهی، پاریس
برداشته شده از مجله ره آورد- امریکا ، شماره 111 ، تابستان 1394
دانش ریاضی یکی از شاخههای بسیار مهم در علم و فلسفه میباشد. از جمله ویژگیهای گستره فرهنگی ایرانی، بارور کردن شخصیتهای والائی است که در زمینه های علمی گوناگون از جمله در دانش ریاضی در جهان درخشیده اند. از زمانهای دور که معماران ایرانی توانستند بر اساس هندسه ساختمانهای بزرگی همچون تخت جمشید را به نقشه در آورند و یا ستاره شناسانی که توانستند زیج شاهی را پایه ریزی نمایند، جامعه ایرانی همیشه تاثیر هنگفتی در دیدگاهای دانش ریاضی جهان در باستان داشته است
در دوران جدید تر، پس از یورش اعراب به ایران زمین، و بیش از سه سده خاموشی ، از میان دهقانانی که به سوی آسیای میانه مهاجرت کرده بودند و در مرزهای دور از تعصب و و خرافات اولاد بنی امیه بهسر میبردند، بزرگانی در رشته های علمی گوناگون پرورش یافتند که پسانتر، ناچاراّ با هوا خواهی از مامون عباسی در خراسان ، توانستند علم و دانش نیاکانشان را که در مرکز های گوناگون از جمله دانشگاه گند ی شاپور تدریس میشد و ناپدید شده بود، دو باره شکوفا سازند. از خوارزمی مجوسی(780-850م) و ابومعشر بلخی (787-886 م) که دیدگاههای ایران باستان را با باورهای هندی و یونانی آمیختند تا ابن سهل (940-1000 م) که در هندسه نور و ذره بین پژوهش داشت و ابوریحان بیرونی (973-1048م) که بانی مثلثات کروی است، همه توانستند به تنهائی هرکدام با دیدگاه های خود تحولی تازه در علم ریاضی و ستاره شناسی در جهان ایجاد نمایند
خوارزمی و تندیس او در شهر خیوه، خوارزم، ازبکستان
پژوهشهای خوارزمی در رشتههای گوناگون ریاضی چه در کتاب جبر و مقابله ویا در کتاب «حساب هندی» سبب شد تا دستگاه عددی در اروپا از عدد نویسی رومی به عدد نویسی هندی تغییر یابد و اعداد هندی در اروپا به نام عددهای عربی نامیده شوند که هنوز هم در اروپا و دیگر نقاط جهان فراگیر است. واژه جبر و الگوریتم ( از نام خوارزمی گرفته شده است) جزو اصطلاحات ریاضی معمول امروزه در جهان است که بانی آن خوارزمی بوده است. خوارزمی چنان تاثیری در جهان غرب گذاشت که فرانسویها او را آموزگار دانش جبر و حساب اروپائیان نام نها ده اند. وی گامی در حل معادلات درجه اول و دوم نهاد و پیروان او در اروپا و به ویژه در ایتالیا بر اساس تعلیمات خوارزمی معادلات درجه سه را نیز دریافت کردند
نقاشی ابن سهل در کتابیکه در باره نور و برگشت و شکست نور نوشته است
واژه جبر از زبان عربی گرفته شده است و به معنای شکسته بندی و جبران است، اما خوارزمی آن را بر عمل افزودن مقدار های مساوی بر دو سوی یک معادله، برای حذف مقدار های منفی، اطلاق میکند. واژه «مقابله»، که آن هم در عنوان کتاب خوارزمی دیده میشود، به معنای حذف مقادیر مساوی از دو طرف معادله است. برای نخستین بار نام جبر توسط فارابی به سلسله علوم افزوده شده است. خیام (1048- 1131 م) که «جبر » را جزو علوم ریاضی و شاخه ای از فلسفه میپندارد مینویسد » فن جبر و مقابله فنی علمی است که موضوع آن عدد مطلق و مقادیر قابل سنجش است از آن جهت که مجهولاند ولی مرتبط با چیز معلومی هستند که به وسیله آن میتوان آنها را استخراج کرد». بهعقیده خیام که او هم کتابی در باره جبر و مقابله نوشته اشاره کرده است که، مقدارهای عددی و هندسی میتوانند سرچشمه در دیدگاههای «جبر» ی داشته باشند. خوارزمی در کتاب حساب خود نشان میدهد که چهطور میتوان هر عدد دلخواه را به کمک نه رقم هندسی و صفر نوشت. کارهای خوارزمی در نجوم که بیشتر بر اساس دیدگاههای هندی نوشته و تازه و پخته تر شده بود نیز از جایگاه مهمی در تاریخ علوم ریاضی برخوردار است. از جمله آنها کتاب اختر نگاری و فن اسطرلاب میباشد. کارهای خوارزمی و خیام توسط ابو سهل حبیب ابن هانی خراسانی که رسالههای زیادی در باب علم احکام نجوم و کتابی هم در جبر به عربی نوشت ادامه یافت
در این ایام، بزرگانی مانند ابوریحان بیرونی با همکاری ابوالوفا بوزگانی(940-998 م) ، ابونصر منصور عراق (960-1036 م ، عراق بخارا) که معلم بیرونی بود، کیا کوشیار گیلی (971-1029 م) و محمود خجندی (940-1000م ) با پژوهش در روی ستارگان ثابت و سیاره ها توانسته بودند برای نخستین بار در جهان قوانین حاکم بر مثلثات کروی را وضع کنند (کتاب مقالید عام الهیه از ابو ریحان بیرونی).
این کارها پسانتر توسط خواجه نصیر الدین طوسی (1201-1274 م) بررسی و برای دانش ستاره شناسی در رصد خانههای بغداد و مراغه استفاده شد. وی در کتاب «شکل القطاع» مثلثات را برای اولین بار به عنوان دانشی مستقل معرفی کرد و آن را در پیشگفتار علم نجوم معرفی نمود و قوانین اساسی برای حل مثلثات مسطح و کروی مطرح میکند. ابوسهل بیژن ابن رستم کوهی (940-1000 م) برای نخستین بار به محاسبه نصف النهار اقدام نمود. وی پرگاری را اختراع کرده بود که با آن تمام مقاطع مخروطی را میتوانستند رسم کنند. ابوالوفا بوزگانی که نخست در نیشابور و سپس در بغداد میزیست برای نخستین بار حل مسئله تانژانت را در مثلث قائم الزاویه و مسئله سینوس را پیشنهاد نمود. وی با ساختن دستگاه ویژهای برای رصد ستارگان، نیز در تعیین جا و مکان ستاره و سیارهها نسبت به هم در دوران خود سرآمد روزگار بود. پیش از او ، ابوالعباس نیریزی(875-940م) از فارس ، برای نخستین بار کتانژانت را در بررسی های خود به کار میبرد. عمر خیام او را کاشف قضیه سینوسها در مثلث کروی میدانست. محمود خجندی پس از اینکه در شهر ری یک رصد خانه بنا نهاد، توانست زاویه بین محور زمین و «اربیت » را شرح دهد
«چرا این فزودن و کاستن نور ماه را است و ستارگان دیگر را نیست» (ابوریحان بیرونی)
همه دانشمندانی که نام برده شدند، کارهایشان به چندین زبان زنده به ویژه به زبان لاتینی برگردان و چندین بار در طی سدهها در اروپا منتشر شده است. در همین زمانها، ایرانیان کمتر به اهمیت کار این دانشمندان آشنا بودند. از آنجا که کم کم جای چنین دانشمندانی را در شهر های بزرگ و در پیرامون پادشاهان، فقها که به خرافات معتقد بودند، گرفتند، اهمیت چنین فرهیختگانی در میان مردم به تدریج رنگ باخته و ناپدید گشته اند
در بیش از هزار سال پیش، ابوریحان مینویسد «از ابو سعید سجزی (سیستانی945- 1020 م)، اسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکب نبود و آن را اسطرلاب زورقی مینامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیده مردمی است که زمین را متحرک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت میدهند و نه به کره سماوی. بدون شک این شبههای است که تحلیلش در نهایت دشوار و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقض این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کره سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمیرسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکانپذیر باشد موکول به رای فلاسفه طبیعی دان است» و ….. با توجه به این، می بینیم که ابوریحان در آن زمان میدانسته است که کره زمین بهدور خورشید میگردد. وی حتی بنا بر این دیدگاه شعاع کره زمین را نیز حساب میکند. وی برای نخستین بار نیز سینوس یک » درجه» را حساب میکند. پیشتر ابو سعید سجزی پیرامون کره زمین را حساب کرده بود. وی نیز از پیشگامان چرخش زمین به دور خود بود که پسانتر همه این نظریات را اروپائیان به گالیله نسبت دادند
اگر به نامههائی که بین ابوریحان بیرونی و ابن سینا (980-1037 م) رد و بدل میشده است توجه کنیم ( لغتنامه دهخدا) می بینم که در یکی از نامهها بحث در باره کیفیت نور است. ابن سینا معتقد است که نور اشعه است و جنس ندارد ولی ابوریحان مطمئن نیست و معتقد است که واحد نور در ضمن اینکه میتواند اشعه باشد از جنس ویژه ای نیز ساخته شده است. در اینجا باز به دیدگاه ابوریحان و نظریه کوانتمی نور که واحد ساختار نور(فتون) است نیز پی میبریم. اگر به «زاد المسافرین» ناصر خسرو نگاهی اندازیم میبینیم که او با استدلالهای خود به خواننده میفهماند که » زمانی که از هیچ، چیزی حاصل شد که وزن دارد، جابهجائی (حرکت) آن در زمان فضا را بهوجود می آورد. فضا جزوی از ماده است و هیچ فضائی خالی و تهی نیست و زمان اندازه جابهجای آن چیز است…»
برگه ای از کتاب «مقالید علم الهیه»، از ابوریحان بیرونی. در این کتاب برای نخستین بار در جهان پایههای مثلثات کروی با کار هائی از ابوریحان بیرونی، ابونصر عراقی، کیا کوشیار گیلی و محمود خجندی، به کوشش ابوریحان بیرونی آمده است
خیام که به او در بالا اشاره نمودیم نخستین کسی بود که نشان داد معادله درجه سوم ممکن است دارای بیش از یک جواب باشد و یا این که اصلاً جوابی نداشته باشد. و یا آنچه که در هر حالت مفروض اتفاق میافتد بستگی به این دارد که مقاطع مخروطیای که از آنها استفاده میشود در هیچ نقطه یکدیگر را قطع نکنند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را قطع کنند. وی نخستین کسی بود که پیشنهاد کرد معادله درجه سوم را نمیتوان عموماً با تبدیل به معادلههای درجه دوم حل کرد، اما میتوان با بهکار بردن مقاطع مخروطی به حل آن دست یافت. در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریه هندسی معادلات درجه سوم موفقترین کاری است که در پیرو کارهای خوارزمی انجام شده است. خیام به تحلیل ریاضی موسیقی نیز پرداختهاست و در» القول علی اجناس التی بالاربعاء » مساله تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایههای بینیم پرده، با نیمپرده بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح میدهد. و از مهمترین کارهای خیام بررسی و فراهم نمودن سال و ماه وروز برای تقویم جلالی است که هنوز هم بهترین و دقیق ترین در نوع خود میباشد
در این میان بزرگانی مانند الغ بیگ (1394-1449 م) ، جمشید کاشی (1380-1429 م) و دیگران بر اساس قوانین ریاضی به ویژه مثلثات کروی، توانستند به نتیجه های سودمند رسند که همه آنها در تاریخ دانشهای ریاضی در جهان ثبت است
مریم میرزا خانی، در روی جلد بزرگترین مجله علمی فرانسه که برای عموم مردم هرماه منتشر میشود
بررسی تاریخ دانش ریاضی در گستره جهان ایرانی خود به جستار دیگری نیازمند است که خوشبختانه در این رشته بسیار کار ولی به اهمیت آن کمتر اشاره شده است. هنوز کتابهای مهمی مانند «دستور المنجمین» که تنها کتاب نجومی از دوران الموت باقی مانده است و در آن کار بیش از 15 ریاضی دانی که در این جستار به آنها اشاره کردیم، آورده شده است در میان کتابهای خطی کتابخانه ملی فرانسه خاک میخورد
در همه این دورانهائی که دانشمندان نامبرده زندگی میکردند ، ریاضی دانان، آن اهمیتی را که امروزه برای آنان قائل هستیم را نداشتند. کاربرد ریاضی و حساب در بازرگانی و حساب و کتاب دولتی اهمیت داشت. مردم کمتر از اعداد هندی استفاده میکردند. حروف ابجد ( اعداد عربی) بیشتر رایج بود. جدولها با حروف الفبا نوشته میشدند. و از علوم ریاضی و هندسی برای ساختن اسطرلاب ها برای قبله یابی و یا راه یابی در دریا و یا در نزد کاروانها استفاده میشد
اکنون از دوران طلائی که ما دانشمندانی بنام داشتیم بیش از هشت سده میگذرد. در دوره های پسانتر، بحثها و مجادلات کلامی و فقهی و در کل خرافه گرائی جای دانشگرائی را گرفت. تا جائی که زمانی اگر ریاضی دانی ماه گرفتگی و یا خورشید گرفتگی را بر اساس دانش خود پیش بینی میکرد، اورا مرتد میگفتند. بسیاری از دانشمندان به اصرار و با تزویر و تشویق فقیهان جانشان را از دست دادند. الغ بیگ که زیر نظر غیاث الدین جمشید کاشانی رصدخانه ای در سمرقند بنا نهاد، با اینکه شاه مملکت نیز بود به سبب آشنا بودن به دانش ستاره شناسی توسط جامعه مذهبی سمرقند تکفیر شد و پسر او که بر پدر شوریده بود ، پدر ستاره شناس را با هفتاد نفر دانشمند که در پیرامون او بودند به قتل رساندند .رصد خانه را نیز خراب کردند و با خاک پوشانیده، ناپدید کردند. نا گفته نماند که جمشید کاشی مدیر رصد خانه چندین سال پیش از مرگ الغ بیگ، به دستور او کشته شده بود
با همه اینها، در زمانی که ایرانیان در پی آن بودند که انگشتر عقیق را در کدام انگشت کنند که ثوابش بیشتر باشد ، کار این بزرگان در گوشهای دیگر از جهان رونق داشت و زمینه را برای سازمان دادن علوم دقیق در همه رشته ها ی ریاضی آماده نمود. خوشبختانه اگر این فرهیختگان در نزد خودی ها در اثر نادانی خوار بودند، در نزد بیگانگان آشنا و امروزه سبب افتخار ما میباشند
رصدخانه الغ بیگ و تندیس او در سمرقند
اکنون پس از سده ها، باز هم در نزد ناخودیها است که غنچههای نبوغ ما میشکفند و در شرایط دشوار برای مردم ما، سبب سربلندی همه ایرانیان در جهان میگردند و لبخند را بر چهرهها در درون و برون کشور به یادگار میگذارند
مریمِ میرخانی، نابغه یِ جوان ریاضی
حدود دوازده سال پیش بود که شبی یکی از استادهای قدیمیم که عضو آکادمی علوم فرانسه است به من تلفن کرد و در تلفن نام خودش را برد. گمان کردم که دوستانم مرا اذیت میکنند و ادای اورا در آورده اند !. بلافاصله فهمیدم که چنین نیست، عرض ادب کردم. پیشنهاد کرد که برای دیدنش تا آکادمی علوم بروم، طبیعتا پذیرفتم. روز دیگر به نزد او رفتم. میگفت که فرهنگستان ایران خواسته است که با آکادمی اینجا پیمان همکاری بندد، گفتم :این کارچه لزومی دارد؟، …. گفت : برای دانشجویان و استادان واقعی، لازم است اینکار انجام شود، ….. بالاخره انجام شد و چندتائی استاد و دانشجو که در میان آنها برندگانِ المپیادها نیز بودند بورس دولت فرانسه را گرفتند .با برخی از آنها از نزدیک آشنا شدم که همیشه تحسین بر انگیز بودند…….شنیده بودم که چند نفر از این تیز هوشان در یک حادثه تصادف اتوبوس بین اهواز و تهران در ایران جان سالم بهدر برده بودند
چندین سال پس از آن، در رسانههای گروهی در خارج از فرانسه، خبر افتخار آفرینی در باره جایزه ای که به خانم مریم میرزا خانی تعلق گرفته بود، را شنیدم. «مدال فیلدز Fields» در کنکور نخبه های ریاضی در جهان به این بانوی ارجمند سپرده شده بود، همه خانواده که در سفر بودیم به هم تبریک گفتیم و غیره
با تعجب دریافتم که خانم میرزاخانی از جمله سرنشینان اتوبوسی بوده است که در ماه فوریه 1998 ، در هنگامی که از شهر اهواز به تهران برمیگشته اند، تصادف مرگباری کرده است که در میان مجروحین، 7 نفر از بین رفته اند و وی خوشبختانه از این حادثه جان سالم بهدر برده است. در این حادثه آرمان بهرامیان، رضا صادقی — برنده دو مدال طلای المپیاد جهانی از دانشگاه شریف، علیرضا سایهبان و علی حیدری، فرید کابلی، دکترمجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان باختند
خانم میرزا خانی از زمانهای دانشجوئیش در برنامه ها و کنکورهای جهانی شرکت میکرده است. در سال 1994 مدال زرین المپیاد ریاضی را میبرد و در امتحان دیگر، در سال 1995 وی نمره 42/42 را آورده و در جهان نفر اول میشود….. . مریم در سال 1999 لیسانس ریاضی خود را از دانشگاه شریف دریافت میکند پس از آن برای ادامه تحصیل به دانشگاه هاروارد میرود و در سال 2004 تز دکترای خود را نزد کسی که پیشتر جایزه فیلدز را گرفته است (کورت مک مولن برنده جایزه در سال 1998، Curt McMullen) ، میگذراند. در سال 2008 استاد ریاضی دانشگاه استانفورد میشود ( پیش از این، او استاد دانشگاه پرینستون بود) و در سال 2014 جایزه فیلدز به او تعلق میگیرد
مریم در کودکستان
دادن مدال المپیاد برای نخستین بار در سال 1959 در کشور های شوروی قدیم برای نخبگان در رشته های گوناگون پایه گذاری شده و در سال 1970 کشورهای غربی نیزبه این کنکور پیوستند. ایران و چین در سال 1985 به این گروه وارد میشوند و در سال 1998 ایران در ردیف پیشتر از امریکا قرار میگیرد. اکنون بیش از 76 در صد شرکت کنندگانِ المپیاد های ایرانی در کشور های غربی به ویژه در امریکا زندگی میکنند که در میان آنها میتوان به خانم مریم میرزاخانی اشاره نمود. نام مریم میرزا خانی در سال 2014 به عنوان نخستین زن برنده جایزه فیلدز در جهان، وارد تار یخ علوم ریاضی گشته و در کنار نامبردگان که در بالا ذکر شد، قرار میگیرد
کنکور برای مدال فیلدز یکی از بهترین جایزه ها برای ریاضیات است که به ریاضی دانان کمتر از 40 سال تعلق میگیرد. این جایزه ، در سال 1996 در کشور کانادا پایه گذاری شده است و در طول تاریخ این جایزه، خانم مریم میرزاخانی نخستین زن برنده این کنکور میباشد. در ساعت 10 و بیست دقیقه، در 13 اوت 2014، وزیر آموزش عالی فرانسه (نجات بلکاسیم) که خود نیز یک خانم جوان است، این پیروزی و افتخار را به خانم میرزاخانی تبریک میگوید
امروزه استاد ریاضی در دانشگاه استانفورد در امریکا، مریم میرزاخانی با چشمان آبی دریایی رنگش ساختار دنیا را با نگاهی دیگر میبیند. وی به همراه سه برنده دیگر این جایزه در سال 2014 به یک فضای بسیار پیچیده ریاضی که در نزد آنها به «سطح ریئمان» که به نام یک ریاضی دان آلمانی مشهور است ، جدا از هم پرداخته اند. سطح ریئمان ، سطح جهت دار در بینهایت، ساختار پیچیده ای را دربر میگیرد و برای بررسی آن استفاده از بیشتر شاخه های دانش ریاضی از جمله هندسه دیفرانسیل، هندسه هیپربولیک، تئوری اعداد، توپولوژی جبری، هندسه جبری ( نخسین آورنده این روش خیام بوده است) و سایر معادلات ریاضی نیازمند است
مریم در اتاق خود
مریم در پژوهشهائی که برای تز دکترایش انجام داده بود به مسئله «ژئودزیک» پرداخته بود و برای نخستین بار با بررسی پیچیدگیهای آن توانست فرمولی را پیشنهاد کند که بر اساس آن، نشان داده است بین تعداد «ژئودزیک» و اندازه آن رابطه ای مثبت وجود دارد و با افزایش نخست، دومی نیز بزرگ میشود. در این میان او از یک سو، راه و چاره ای برای پیدا کردن مساحت سطحهایی که در دانش ریاضی به «هیپر بولیک » مشهورند را پیدا میکند. و از سوی دیگر، با استفاده از دانشی که در ریاضی به آن» توپولوژی جبری» میگویند، را ه حلی برای بررسی تئوری «کورد» به چم ریسمان و یا شاید چنبر که در فیزیک برای پژوهش در «گسترش فضای بی کرانه» بهکار میرود را به صورت معادله ریاضی پیشنهاد میکند. (با همکاری یک فیزیکدان از دانشگاه پرینستون به نام «ادوارد ویتتن » Edward Witten). بر اساس تئوری کورد، همه پیشتازان ماده بر اساس یک «کورد» بسیار کوچک و پیشتاز، نوسان میکنند. این مسئله تا جائی در دانش ریاضی با اهمیت شده است که در سال 1998 یک فرانسوی که برای گوشه ای از این تئوری راه حلی پیشنهاد کرده بود ، جایزه فیلدز را گرفته بود. نتیجه کار مریم میرزاخانی برای تزش در سه مقاله (در مجلات معتبر ریاضی) چاپ شده است و به نظر برخی ریاضی دانان ، مجموعه کارهای او به اندازه مجموعه کار یک ریاضی دان در تمام دوران زندگیش میباشد
مریم با پدر و مار و طرحهای هیپربولیک در روی آثار هنری ایرانی
خانم مریم میرزا خانی از لابلای فضا های ریئمان (گلدان روی میز)
در سال 2006 مریم معادله ای را پیشنهاد میکند که بر اساس آن تغییرات ساختار یک سطح هیپربولیک را در اثر حادثه ای (مانند زمین لرزه) میتوان پیش بینی نمود
در علوم ریاضی، واژه «ژئودزیک» عبارت از تولید یک خط در روی یک سطح با حرکت در کوتاهترین راه ، یا یکی از کوتاه ترین راهها میباشد. در نهایت این حرکت» نقطه» است که خط را در یک سطح تولید میکند ( حرکت نقطه را میتوان بهکسی با یک چراغ قوه در دست که در تونل تاریکی به پیش میرود تشبیه کرد). فضای ایجادشده بین دو نقطه را یک ژئودزیک میگویند. زمانی که این فاصله به هر سببی تغییر کند، ژئودزیک فضائی نیز دیگر گون میگردد. واژه ژئودزیک از واژه ژئودزی می آید که بر اساس این علم، خط های نقشههای جغرافیائی که مسألههای مسافت و شکل و اندازه کره زمین را با آن سنجیده حساب میکردند و یا به عبارت دیگر، با این علم مساحت کره زمین ، در سطحی که با هوا در تماس است بررسی میشده است
سه ژئودزیک در یک میدان جاذبه
برای روشن شدن ژئودزیک ها نمونه ای را میآوریم: در این مثال 3 ژئودزیک در یک میدان جاذبه نشان داده شده است. خط سیاه حالت معمولی ساختاری را نشان میدهد که مستقیماّ بنا بر فضای میدان در روی سطح نشسته است. دومی خطهای دایره ای هستند که بهگونه دیگر در ایجاد فضا دخالت دارند. در این ژئودزیک نقطه قابل به حرکت میتواند مثلا سیاره ها در پیرامون خورشید باشند. دو خط دندانه ای که در این سطح جایگزین شده اند، میتوانند مسیر نور و یا شهابهائی که از لا بلای سیاره ها میگذرند وتحت تاثیر میدان جاذبه قرار میگیرند، باشند. همانگونه که اشاره شد، یکی از درخشانترین راه حلها برای بررسی «ژئودزیک» ها را خانم میرزا خانی پیشنهاد میکند
گسترش فضا های ژئودزیک به نوعی دیگر از هندسه میا نجامد که خط راست در آن کمتر یافت میشود. یعنی ، با اینکه نقطه در روی سطح جابهجا میشود و کوتاهترین مسافت را نیز میپیماید تا مثلا سه گوشه ای را بسازد، ولی در در آن، مجموع زاویه هایش بر خلاف هندسه که آموخته ایم 180 درجه نیست. به شاخه ای از دانش ریاضی که اینگونه روشها را بررسی میکند، هندسه هیپربولیک میگویند که ما به برخی ساختارهای آن به گونه برش، «هذلول» میگوئیم
رشته ای دیگر از دانش ریاضی که به نام هندسه ریئمان مشهور است (شاخه ای از هندسه دیفرانسیل) اینگونه فضا ها را بر اساس هندسه هیپر بولیک بررسی میکند که در آن فضا و زمان خمیده می باشد. در نمونه ای که در بالا اشاره شد، اگر خطی واقع بر سطح هر ژئوزدیک را در نظر بگیریم، از هیچ نقطه بیرون آن خط نمیتوان خطی به موازات خط نخست رسم کرد در حالی که در هندسهی اقلیدسی این کار امکان پذیر است. در این هندسه مجموع زوایای مثلث بیشتر از ۱۸۰ درجه است. سطح ریئمان از مجموعه فضا های جدا (فضای جدا) و یا (فضای توپولوژیک جداگانه) تشکیل میشود و به چم اینست که دو نقطه (در دو فضا) همیشه قبول میکنند که در کنار هم باشند، و در اینکه این دو نقطه وجود دارند شکی نیست و احتیاجی به ثابت کردن آنها نیز نیست. میدان فعالیت چنین نقطه هائی در سطح های هیپربولیک میباشد. در کار های مریم کوشش شده است که تمام دیگر گونیهای خطی و فضائی در غالب فرمولها و معادلات ریاضی درآید، و این کاری بود که تا کنون نشده بود
سطح ریئمان (راست) از مجموعه فضای توپولوژیک جداگانه تشکیل میشود
نبوغ ریئمان در این بود که با پژوهش در منحنیهای درهم و پیچیده به این نتیجه رسد، که آنها در نهایت سطح های واقعی را تشکیل میدهند. حتی اگر اینها آشکارا سطحی را تشکیل ندهند، باید اندیشید که این خمیدگی ها شکلهائی ( فضا) را میسازند. نوع ساده این سطحها کروی هستند و نوعِ پیچیده آن در اثر نیروهای گوناگون به شکلهای بسیارپیچیده که میتواند به صورت حلقه، چنبر و یا مخلوطی از همه اینها تبدیل گردد. نبوغ مریم در آناستکه همه اینها را فهمید و فرمولهای ویژه هرکدام را نوشت
برای اینکه سطحی تغییر شکل دهد، در برش زمان تغییرات پیچیدهای در نقطههای سازنده سطح (در فضا) رخ میدهد که برای بررسی آن چندین شاخه از دانش ریاضی لازم است. نوشته های مریم برای تصویر فضا های هیپربولیک (بالا) ، و نمونه تغییر شکل سطح در فضا با استفاده ازهندسه جبری (تصویرهای پائین
بررسی کار خانم مریم میرزاخانی از اینجانب که ریاضیات کار و رشته ام نیست، بسیار دشوار است ولی از آنجا که در پزشکی هم باید از دانش ریاضی برای ساختن مانند سازی ها و پیدا کردن معادله های سودمند برای بررسی رشد جنین، اندام سازیها، رشد و پخش رشتههای عصبی، رگ سازی در بدن، اثر داروها، و بدتر ازهمه توسعه و رشد سلولهای سرطانی استفاده نمود، از دور به پیشرفت در این رشته و سایر رشتهها که شاید سبب شود که دردی را برای بیماران درمان کند، با نگاهی پر از شرم چشم دوخته ام
بدون شک ژئوزدیک ها (نقطه ها) می توانند گاهی یک نقطه ساده روی کاغذ باشند، گاهی ستاره ای در کهکشان، گاهی پیشتاز ماده، و گاهی سلولهایی که موجودات زنده را میسازند. و به همین گونه، فضا های هیپربولیک پیچیده که میتوانند گاهی نقاشی روی تابلو باشند و یا تندیس یک گمان، زمان دیگر می توانند شکل نهایی انفجار یک سوپر نوا در کهکشانها باشند و یا تولید اندام حیوانات زنده
تولید فضا های هیپر بولیک توسط سلولهای سرطانی در کشت سلولی (سرطان معده- عکس از م-م)
زمانی که یک دیدگاه علمی بهگونه یک معادله و با یک فورمول بیان و نشان داده میشود، به چکامه ای شباهت پیدا میکند که هرکسی بر اساس دیدگاه خود از آن برداشت ویژه ای میکند. اگر شعر تبلور ترکیب واژهها است، بهترین شعر آنست که با کمترین واژه بهگونهای متبلور گردد که بیشترین معنی رادهد و در این صورت است که شعر به معادلات نهائی در دانش ریاضی شباهت پیدا میکند. اگر خانم میرزاخانی زمانی دوست داشت که داستان بنویسد، به روش دیگر در کار خود موفق شده است و داستانیهائی که او با معادلات ریاضی، شعر گونه نوشت، و داستانهائی را که در آینده باز هم خواهد نوشت، داستان راز آفرینش است. داستانی است که ماندگار خواهد ماند
داستان راز آفرینش جدا از قوانین ریاضی، در جهان بینی ایرانی دیدگاه فلسفی بسیار زیبائی دارد. ایرانیان برای پیدا نمودن راز آفرینش معتقد بودند که چون آفریننده را نمیتوان تصور نمود، پس باید روی آفریدهها پژوهش کرد. جهان (ماکروکوسم) مانند آنچه زنده است (میکروکوسم) بر یک منوال حرکت میکنند. و جهان بر اساس عقل کل آفریده شده است که سپس از او نفس کل زائیده میشود. و این نفس کل (روان جهان) است که بر حرکت ماده که زائیده اوست، (نقطه) حاکم است. و تکامل حرکت ماده در زمان به تولید وجود هستی(از مواد معدنی تا جانداران) می انجامد. و انسان کامل ترین و پیچیده ترین نوع تکامل حرکت ماده میباشد و در انتهای سیر تکامل حرکت ماده قرار دارد
به امید روزی که این تکامل حرکت ماده، از پره کوارک (پرئون) و لپتون گرفته تا تولید اتم های عنصر های جدول مندلیف، از تشکیل مولکول های معدنی تا پلی مرهای زیستی، از تولید مولکول های خودساز زیستی (DNA ) تا انسان ، با اتکا به داده های شیمی- فیزیک و ریاضی به گونه ای متبلور گردد که بتوان آنرا با یک فرمول ریاضی ( با و یا بدون» ثابت k » زیستی) بیان نمود
حجم های هیپربولیک و دینامیک سلولی تولید شده در سرطان تخمدان که سبب میشوند خونابه
در داخل شکم جمع شود (بالا، دانه های ریز سلول سرطانی هستند، عکس از م-م) و رسم های خانم میرزا خانی که شباهت به تقسیم حجم های سلولهای سرطانی دارند -پائین
در خشش دانش و دانشمندان در رشته ریاضی، از خوارزمی گرفته تا بیرونی و خیام همه نقش بسیار مهمی در ساختار دانش ریاضی در جهان داشته اند. اینک پرچمدار این حرکت هزارساله در دست خانم میرزاخانی و فرهیختگان دیگر ایرانی است. روانشان شاد، آنهائی که نیست شدند، به امید اینکه در آینده نزدیک، خانم مریم میرزاخانی کاندید جایزه ابل «Abel » ( از دفتر جایزه در کشور نروژ) ، گردد. همه ما برای او وخانواده افتخار آفرینش آرزوی تندرستی وبهروزی و پیروزی در برنامه های آینده ایشان را داریم
مسعود میرشاهی، پاریس
Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед Telegram, Facebook, Instagram, YouTube
Шарҳ