پاورقی در ایران، از شهرزاد تا امروز

روزنامه بر خلاف دیگر وسایل ارتباطی خیلی دیر به ایران راه یافت. سال ها طول کشید تا به شکل یک رسانه مطابق با استانداردهای اروپایی درآید. پاورقی اما از آن هم دیرتر در نشریات شکل گرفت. زمانی که نخستین پاورقی ها در مطبوعات ایرانی منتشر می شد، پاورقی در کشورهای اروپایی در اوج شکوفایی خود بود.

نخستین پاورقی که در مطبوعات ایرانی به زبان فارسی نوشته شد «تهران مخوفِ» مرتضی مشفق کاظمی بود که نود سال از عمر آن می گذرد.

اما روشنفکران ایرانی همیشه پاورقی نویسان را مانند ترانه سرایان با دیده تحقیر می نگریستند. ایرج میرزا به عارف می گفت تو شاعر نیستی، تصنیف سازی و همین جمله را نویسندگان با واژگانی دیگر در مورد پاورقی نویسان به کار می بردند. با وجود گذشت سال های دراز از نوشتن نخستین پاورقی اما تا کنون کم تر کسی حاضر شده به تحلیل و تفسیر این گونه نوشته ها بپردازد.

بسیاری بر این باورند که اگر پاورقی نبود این جمع اندک کتابخوانان ایرانی بسیار کم شمارتر از این می شدند که هستند. یکی از بزرگ ترین امتیازات پاورقی پیوستن بیشتر زنان به جمع خوانندگان نوشتاری است.

بالزاک، الکساندر دومای پدر، استاندال، چارلز دیکنز، تولستوی و بسیاری دیگر از نویسندگان مشهور جهان از پاورقی نویسان به نام روزگار خود بودند. اما همه خود را مدیون نخستین پاورقی جهان قصه های هزار و یک شب یا آن گونه که ادبای عرب می گویند مادر قصه ها می دانند.

این شهرزاد قصه گو بود که برای نجات جان خود و دیگر دختران باکره شهر هر شب در بستر شاهزاده شهرباز قصه ای می گفت و تا صبحدم آن را ادامه می داد. شهرزاد هیجان انگیزترین بخش داستان را ناتمام می گذاشت و به شب بعد موکول می کرد. «چون قصه بدین جا رسید، بامداد شد و شهرزاد لب از سخن فرو بست.» پاورقی دقیقا همین مشخصات را دارد. قطع و وصل داستان در نقاط حساس.

از امیر ارسلان تا بوف کور

ناقدان ادبی می گویند سرگرمی یکی از امتیازات برجسته هر قصه و رمانی ست. پاورقی یکی از سرگرم کننده ترین انواع قصه هاست. پیش از مشروطیت به دلیل وجود تحصیلکردگان و روشنفکران درباری، همه هنرها و پدیده های صنعتی و ارتباطی از همان دربار نشات می گرفت.

نخستین پاورقی شفاهی، امیر ارسلان نیز از دربار به میان مردم عادی راه یافت. شاید اگر فخرالدوله نبود که در اندرونی قصه های امیرارسلان را که نقیب الممالک برای شاه با تخیلات خود می ساخت و پرورش می داد، یادداشت کند، هرگز این قصه بر زبان نقالان قهوه خانه ها جاری نمی شد و از آن جا به میان مردم راه نمی یافت.

اما یکی دیگر از سرگرمی های ناصرالدین شاه شنیدن ترجمه پاورقی های الکساندر دومای پدر بود که محمد حسن خان صنیع الدوله معروف به اعتمادالسطنه آن را برای شاه می خواند. از آن پس کم کم پاورقی ها به نشریات راه پیدا کردند. پاورقی های اولیه بیشتر تاریخی بودند که نخستین آن را با عنوان کریستف کلمب، کاشف آمریکا همان اعتمادالسلطنه ترجمه می کند.

«جورج انگلیسی عاشق مادموازل مارتی پاریسی» اولین پاورقی داستانی است که محمد حسین فروغی برگردان آن را در روزنامه اطلاع منتشر می کند.

پس از مرگ ناصرالدین شاه و اعتمادالسلطنه این روزنامه تربیت است که نوشتن پاورقی را از اجزای اصلی روزنامه قلمداد می کند.

با وقوع انقلاب مشروطه روزنامه نگاری نیز مانند بسیاری از صنایع و بدایع ناگهان شکوفا شد.

یحیی آریان پور می گوید: «در این دوره عده ای دیوانه وار به روزنامه نویسی روی آوردند.صوراسرافیل مشهورترین و معتبرترین روزنامه آن دوران مبتکر اصلی پاورقی نویسی به زبان فارسی بود. استنطاق میرزا رضای کرمانی، قاتل ناصرالدین شاه شباهت بسیار به یک پاورقی دارد. قصه دنباله دار این استنطاق اما به دلیل سانسور موجود ناتمام ماند.»

از تهران مخوف مشفق کاظمی که بگذریم کم کم موج پاورقی نویسان به نشریات روی آوردند. شاید کم تر کسی بداند که نسخه اولیه بوف کور، به اضافه یکی دو قصه دیگر صادق هدایت نیز در آغاز به صورت پاورقی منتشر شد.

ایرج پزشکزاد نیز دایی جان ناپلئون و ماشاءالله خان در دربارگاه هارون الرشید را به صورت پاورقی منتشرکرد. دایی جان ناپلئون این شانس را داشت که به تلویزیون راه پیدا کند. علت شهرت این اثر پزشکزاد که ارزشی هم‌سنگ با دیگر آثار او دارد شاید همان تصویری شدن آن باشد.

مستعان و پاورقی

اما کسی که در صدر پاورقی نویسان جای می گیرد حسینقلی مستعان است که با نام های مستعار انوشه، یکی از نویسندگان، ح.م.حمید، با طرح داستان های عشقی ساده، بیشترین شمار خوانندگان به ویژه زنان را به خود جلب می کند. البته مردان هم به دور از چشم زنان خود از مشتریان پر و پا قرص این گونه داستان ها بودند. رابعه، دل بود که شیطان آمد، که عشق اول نمود آسان، از معروف ترین آثار اوست.

یکی از دلایل برگزیدن نام های مستعار برای این نویسندگان نوشتن چند پاورقی در یک نشریه بود. بدین ترتیب خواننده تصور می کرد با نویسندگان متعدد پاورقی سر و کار دارد. عده ای هم به خاطر مسائل سیاسی از نام مستعار استفاده می کردند مانند محمد مسعود که میم-دهاتی امضا می کرد.

فروش کم نظیر پاورقی های مستعان، نه تنها نشریات را به فکر تکاپو برای جلب پاورقی نویسان می اندازد که نویسندگان را نیز تشویق به نوشتن این نوع داستان ها می کند.

صدرالدین الهی که خود یکی از پاورقی نویسان مشهور آن زمان بوده، تحقیق جامعی درباره سیر پاورقی نویسی در ایران کرده است.

او می گوید که دستمزد یک پاورقی نویس خوب خیلی بیش از دیگر نویسندگان در نشریات بود. به این ترتیب هم نشریات برای یافتن پاورقی نویسان سر و دست می شکستند و هم نویسندگان در پی رقابت با یکدیگر بودند.

پس از مستعان، ارونقی کرمانی با پاورقی امشب دختری می میرد و جواد فاضل با عشق و اشک، و قلبی در موج خون راه او را ادامه می دهند.

پاورقی در انحصار مردان

صدرالدین الهی که با یک پاورقی ورزشی پا به میدان نهاده بود کم کم گوی شهرت را از دیگر نویسندگان می رباید. زنی به نام هوس، مو طلائی شهر ما و خانه استخوان خشک ها که در زمره پاورقی های وحشت آور جای دارد از معروف ترین نوشته های اوست.الهی با اسامی مستعار سپیده، تاک، ارغنون برای نشریات مختلف پاورقی های خود را می نوشت.

در میان پاورقی نویسان نام تنها دو زن به چشم می خورد، فریده گلبو و لعبت والا. اما بسیاری از زنان و مردان پاورقی خوان که با نامه های خود به تشویق و تحسین پاورقی نویسان در ستون خوانندگان می پرداختند بعدها خود از نویسندگان بنام ایران شدند. شهرنوش پارسی پور، غزاله علیزاده، مرادی کرمانی و جمشید اسماعیلی از جمله این خوانندگان هستند.

در میان پاورقی نویسان نام نویسندگانی چون سعید نفیسی که به گفته صادق هدایت به گروه سبعه تعلق داشت و از جمله نویسندگان و ادبای کلاسیک ایران بود با قصه نیمه راه بهشت نیز به چشم می خورد.

موجی برخاسته بود که خیال فرو کش کردن نداشت.هر قصه ای که پر خواننده و پر فروش می شد دیگران به تقلید از آن با نام هائی مشابه قصه خود را می ساختند و منتشر می کردند.به عنوان مثال وقتی امشب دختری می میرد ارونقی کرمانی گل می کند،

کورس بابایی امشب اشکی می ریزد را می نویسد.حسین مدنی به تقلید از خود پس از قصه پر خواننده اسمال در نیویورک، اسمال در هندوستان را می نویسد.

اسماعیل رائین با جاسوس به شهرت می رسد و از آن پس جاسوس های عدیده به بازار می آیند. من جاسوس شوروی در ایران بودم از کریم روشنیان، جاسوسه چشم آبی از امیر عشیری، جاسوسه ای در برلین نوشته پرویز قاضی سعید و ر. اعتمادی با تویست داغم کن.

حسین میر عابدینی از منتقدان پاورقی می گوید: «نویسندگان مطمئن ترین و کوبیده شده ترین راه ها را می پیمایند و قالبی ترین شیوه ها را به کار می گیرند. هیچ چیز این داستان ها تازگی ندارد. همه شان به سبکی همانند نوشته می شوند و شخصیت های سطحی را با احساساتی ساختگی درگیر حادثه پردازی هایی قراردادی می کنند.»

شاید خواننده این گونه داستان ها تصور کند که نویسندگانی احتمالا با معلومات کم تر به جرگه پاورقی نویسان پیوسته اند. صدرالدین الهی اما فهرست بلند بالائی از این نویسندگان تهیه کرده که همه از درجات عالی تحصیلی برخوردارند.

حسین میرعابدینی حتی دستورالعمل های اخلاقی در این گونه نوشتارها را سبب برانگیختن حسرت درماندگان اداره امور روزمره نسبت به توفیق های عشقی و مالی قهرمانان می داند.

سیروس آموزگار که خود از پاورقی نویسان آن دوران است می گوید که خواندن ولع می آورد. مطالعه چند قصه معمولی، خواننده را به سوی قصه های والاتر سوق می دهد و همین سبب تشویق به مطالعه و تبدیل خواننده معمولی به نویسنده و خواننده حرفه ای می شود.

پس از انقلاب پاورقی ها از نشریات به کتاب های عامه پسند منتقل شدند. بامداد خمارِ فتانه حاج سید جوادی، یکی از پرخواننده ترین این نوع داستان هاست. بر خلاف دوران گذشته اما حالا این نویسندگان زن هستند که رکورد را از دست مردان درآورده اند و پر فروش ترین کتاب ها را منتشر می کنند.

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *