دلشاد فرهادزاد — سمرقند

در آغوش

         مردی

میدا نتلاش با وقار

عاقبت خواهد رسید از راه

آنی که از تیر نگاهم

در سینه زخم ها دارد

برای بردا شتن ناز تمنایم

موی هایم را در شانه هایم مرتب خواهد کرد

موی های سختم را در تمنای دلش خواهد گداخت

او معجزه کاریست در فرصت مقرری خدا

شکرانه را شاداب

و اشکهای گرانبهای شادیش را،  از آب

در صدف سینه هایم مروارید خواهد کرد

و من

با محبت

در پای هیکل بزرگش

در دل کوچکم

خواهم ریخت

تمام گلهای وجودم را

***

چرا ؟

در میان سینه تو آفتاب

میگیرد آتش،  چرا،  ای آسمان

میچکد نه خون تو، نه اشک تو

می نشینی مثل من خاموش

یا چرا من مثل رعد می نغرم

ندرخشد برق در چشمم

نزنم بر سر سنگ ژاله هایم را

مینشانیم مرا خاموش

آسمان، ای آسمان، ای آسمان

***

مادر

مشتاب، ای زمانه ، تا که من ستاره شوم

کلوخ نه، چوب نه، سنگ خاره  شوم

مشتاب،  ای زمانه، من که یک پیاده روم

بسان یک کوکب

به روی کره زمینت یک سواره شوم

به آفتاب روی تو که گرد میگردم

زمین تنها را

ز روی مهربانی هم  ردیف او گردم

  زروی لطف ماهواره شوم

مشتاب، من، که یک زنم، مادرم

برای دنیائی

گهواره شوم

***

امید

کنون نازهای بنده بی خریدار است

که گشت از فروش و وقت گشت بازار است

نه، من غلط نموده بردمش به جائی،  که آن

فروشگاه خوردنی و لته بازار است

کسی نه قلب میخرد،  چو گورده اش نبود

دلیر داغ از جگر برد،  که خونخوار است

چه روزها، که خویش را به مرده افکندم

به پیش هر که می گذشت، دیدم که نادار است

بله میان این فسردگی نیاز گرم

عروج می کند میان شب که بیدار است

نموده است شوق ما به این درون داری

نوازیش به لطف، بنگری که هشیار است

همیل اشک خویش را خودم خریدارم

که دانه دانه های رازداری پندار است

هزار شکر بازوان ذات بالا را

یگانه آن عزیز دل که ناز بردار است

به پیش پاش افکنم متاع جانم را

اگر چه مشتری نیست، هم خریدار است

 

 

Дилшод Фарҳодзод – Самарқанд

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *