هيلا صديقی-ایران

گل پژمرده

هوا بارانی است و فصل پاییز

 گلوی آسمان از بغض لبریز
به سجده آمده ابری که انگار

 شده از داغ تابستانه سر ریز
هوای مدرسه بوی الفبا

 صدای زنگ اول محکم و تیز
جزای خنده های بی مجوز

 و شادی ها و تفریحات ناچیز
برای نوجوانی های ما بود

 فرود خشم و تهمت های یکریز
رسیده اول آن مهر درونم

 پر است از لحظه های خاطرانگیز
کلاس درس خالی مانده از تو

 من و گلهای پژمرده سرمیز
هوا پاییزی و بارانی ام من

 درون خشم خود زندانی ام من
چه فردای خوشی را خواب دیدیم

 تمام نقشه ها بر آب دیدیم
چه دورانی چه رویای عبوری

 چه جستن ها به دنبال ظهوری
من و تو نسل بی پرواز بودیم

اسیر پنجه های باز بودیم
همان بازی که با تیغ سر انگشت

 به پیش چشمهای من تو را کشت
تمام آرزو هارا فنا کرد

دو دست دوستی مان را جدا کرد
تو جام شوکران را سر کشیدی

به ناگه از کنارم پر کشیدی
به دانه دانه اشک مادرانه

 به آن اندیشه های جاودانه
به قطره قطره خون عشق سوگند

 به سوز سینه های مانده در بند
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد

به قلبم از غمت صد چاک افتاد
بگو ـ بگو آنچا که رفتی شاد هستی؟

 در آن سوی حیات آزاد هستی؟
هوای نوجوانی خاطرت هست؟

 هنوزم عشق میهن در سرت هست؟
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نیست ؟

 تبر تقدیر سرو و سبزه ای نیست؟
کسی دزد شعورت نیست آنجا؟

 تجاوز بر غرورت نیست آنجا؟
خبر از گورهای بی نشان هست؟

 صدای زجه های مادران هست؟
بخوان همدرد من هم نسل و همراه

 بخوان شعر مرا با حسرت و آه
دوباره اول مهر است و پاییز

 گلوی آسمان از بغض لبریز
من و میزی که خالی مانده از تو

 و گلهایی که پژمرده سر میز

***

گل مریم

گل مریم! تنت دلتنگ باغه
میدونم قصر اونجا بی چراغه

میگن آب و هوای قلبا سرده
گل یخ روی خاکش خونه کرده

تمام لحظه ها از جنس سنگه
برای اون دلی که تنگ تنگه

گل مریم ببین! راهت چه دوره
فضای خونه بی تو سوت و کوره

گذشتی از همه، بارتو بستی
غریبونه، یه جای نو نشستی

یه جا که خیلی بارونی نباشه
همیشه ترس ویرونی نباشه

کسی از حسرت بودن نمیره
کسی عشقو از آیینه نگیره

یه جایی که نفس دزد نفس نیست
جواب هیچ فریادی قفس نیست

کسی فکر فراموشی نباشه
دوای درد بیهوشی نباشه

گل مریم! اگه ابرا سیاهه
از اینجا تا بهار، چند کوچه راهه

بیا! باغ از غم دوریت نمیره
ببین! باغ بدون گل کویره

گل مریم بیا! ریشه ات چی میشه؟
نگو سخته! پس اندیشه ات چی میشه؟

قفس که قد آزادی نمیشه
واسه تن، جز وطن وادی نمیشه

بیا! دشت گلا هرزه علفهاش
نباشه گل، علف می شینه رو جاش

گل مریم بیا! باهم بسازیم
خزان میره، به سرما دل نبازیم

گل آزاده گلدونی نمیشه
بیا! اندیشه زندونی نمیشه

بیا! بامن بخوان از عشق و ریشه
من اینجا، ریشه در خاکم همیشه

Ҳило Садиқӣ-Эрон

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *