رعنای زایردوخت — تاجیکستان

من و توست

می‌نگویم به کسی، راز میان من و توست
هر چه داریم به میان، کار نهان من و توست
نروم جانب میخانه که گویم دو سخن
آن دو حرف خوش و زیبا به زبان من و توست
می‌نهم لب به لب درگه و سجادة عشق
بوسه درگه او مهر و نشان من و توست
نور و نیروی همه زآتش آتشکده است
گل و سه‌برگه عالم ز خزان من و توست
بس بنازم ز اوستا و کلام خوش او
کار و گفتار نکو نامه‌رسان من و توست
حرف شاهنامه بود پند نیاگان نکو
نازم از فر کیانی که نشان من و توست
گر پری حرف دری گفت به یاران بهشت
سخنش شمه‌ای از شهد زبان من و توست
سر و سودای زمان زآدمی آید به وجود
خیر و شر من و ما سود و زیان من و توست
گل رعنا به تو از باغ سخن آوردم
شکر گلهای وطن شکر زمان من و توست

***

میل 
هوا سرد است در بیرون
هوای شهر عشق سرد است
بسا سرد است
که سرما خرده‌ام دیگر
ز سردی های تنهایی
هم از تعب بلند می‌سوزد این جان
کجا گرم است؟ کدامین شهر روم آنجا
که نوشم باز شراب نور
ز فنجام نگاه روزگارانش
و باز هلبو و صدبرگ و گل رعنای آرمانها
بچینم از گوشه باغش؟
زنم شانه ز دست و پنجه‌های روشنی میل
به زلفان پریشانش
چه افسانه
چه هذیان می‌زنم آخر؟
دیگر هرگز چنین شهر نیست
دیگر هرگز چنین شهر نیست
چنین شهر دیگرین نبود
به جز شهری، که بودم روزی چند اندر کنار او
شمیدم با مشام روح
گلستان بهار او
برای چند روزی، که بچینم
سوسن و گلهای آفتابی
روادید خواست آن شهر عظیم از من
من از چشم فروزان مه و استاره‌ها
با دست چشمانم
اجازتنامه درخواستم
و خان خواهشم را با نفس های گل و سه‌برگه آراستم
من از شهری، که باران داشت و باد و هم تگرگ
گشتم برون از افزونی سردی و نمی
همانا، که ستاره شعله‌ای در شامگاه
به سان رعد و برق بر شیشه خانه بزد انگشت
برون رفتم
کجا رفتم؟
به شهر عشق

Раънои Зоирдухт – Тоҷикистон

Pressa.tj Бохабар аз гапи ҷаҳон бош!
Моро пайгири намоед
Telegram, Facebook, Instagram, YouTube

Акс, видео, хабарҳои ҷолибро фиристед: Viber, Whatsapp, IMO, Telegram +992 98-333-38-75


Шарҳ

Назари дигар доред? Нависед!

Leave a Reply

Ваш e-mail не будет опубликован. Обязательные поля помечены *